سود و زیان
فارسی به انگلیسی
profit and loss
فرهنگ فارسی
نفع و ضرر
لغت نامه دهخدا
سود و زیان. [دُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نفع و ضرر :
تکاپوی مردم بسود و زیان
بتا و مدو هر سویی تازیان.
پر از مردم و آب و سود وزیان.
مدارید باز ایچ سود و زیان.
سخت می خندید همچون تازیان
غالب آمد خنده بر سود و زیان.
تکاپوی مردم بسود و زیان
بتا و مدو هر سویی تازیان.
ابوشکور.
بدو شاد شد کشور خوزیان پر از مردم و آب و سود وزیان.
فردوسی.
چنین داد پاسخ کز ایرانیان مدارید باز ایچ سود و زیان.
فردوسی.
ومنصور [ دوانیقی ] بسود و زیان سخت بودی و ابودوانیق از آن خواندندش. ( مجمل التواریخ ).سخت می خندید همچون تازیان
غالب آمد خنده بر سود و زیان.
مولوی.
پیشنهاد کاربران
شف
سود و زیان: نفع و ضرر.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۷۵ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۷۵ ) .
کلمات دیگر: