کلمه جو
صفحه اصلی

مفاصا

فارسی به انگلیسی

clearance, certificate of liquidation, release

clearance, release, certificate of liquidation


مترادف و متضاد

acquittance (اسم)
بخشودگی، برائت، مفاصا، رهایی، ترک دعوی

quietus (اسم)
تبرئه، برائت، مفاصا، رهایی، پاکی

recoupment (اسم)
مفاصا، جبران، کسب مجدد

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) تصفیه حساب کردن . ۲ - ( اسم ) سندی که پس از رسیدگی بحساب شخصی یا مالیات مودی مبنی بر تصفیه حساب او بوی دهند

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . مفاصاة ] ۱ - (مص م . ) تصفیه حساب کردن . ۲ - (اِ. ) سندی که پس از رسیدگی به حساب شخصی یا مالیات مؤدی مبنی بر تصفیه حساب او به وی دهند. ، ~حساب صورت تفریغ محاسبه .

لغت نامه دهخدا

مفاصا. [ م ُ ] ( از ع ،اِمص ) مفاصاة. رجوع به مفاصاة شود. || سندی است که در تاریخ معین پس از رسیدگی حساب به عضوی که درآمد هزینه بر عهده او بوده داده می شود، و پس از دریافت آن سند، دیگر از آن تاریخ به بعد رقمهای جزو گذشته به حساب نخواهد آمد . ( فرهنگستان ) ( از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ) : و التون تمغای کوچک ساخته که بر بروات خزانه... و مفاصا و مکتوبات دیوانی که جهت معاملات و آب و زمین نویسند زنند. ( جامعالتواریخ از یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 116 ). || سند تصفیه حساب بدهی. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).
- مفاصا حساب ؛ به معنی مفاصاست. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

فرهنگ عمید

۱. تصفیه حساب کردن.
۲. (اسم ) (حسابداری ) مفاصاحساب.

دانشنامه عمومی

تسویه (تصفیه غلط است).


تسویه حساب نهایی با سازمان یا شرکت.


پیشنهاد کاربران

از ماده فصل به معنی حساب را صفر کردن ، حساب را تصفیه نمودن

همیشه گفته شده عبارت تصفیه حساب از لحاظ املایی غلط هست و تسویه حساب درسته و نباید مفاصاحساب را به تسویه حساب معنی کنیم، ، مفاصا یعنی جداکردن، ، پس مفاصاحساب یعنی جداکردن حساب . . . حساب جداکردن و یا حساب جدابودن معمول هست، ، مفاصاحساب در ادارات هم یعنی، حساب اموال و دارایی که تحویل شخص بوده پس از پایان قرارداد از تعهد وی خارج و جدا میشه. . .

Clearance certificates


کلمات دیگر: