کلمه جو
صفحه اصلی

تسری

فرهنگ فارسی

به تکلف مردمی نمودن سریت خریدن

لغت نامه دهخدا

تسری. [ ت َ س َرْ ری ] ( ع مص ) به تکلف مردمی نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || سریت خریدن. ( زوزنی ). سریة گرفتن کنیزک را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سریه گرفتن. ( از المنجد ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). تسور. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). اعداد الامة ان تکون موطوه بلاعزل. ( تعریفات جرجانی ). || سردادن کسی را. ( از متن اللغة ). زدوده شدن اندوه. ( از متن اللغة ).

دانشنامه عمومی

تسری (به لاتین: Tseri) یک عوارض جغرافیایی در قبرس است که در ناحیه نیکوزیا واقع شده است.
فهرست شهرهای قبرس
تسری ۷٬۰۳۵ نفر جمعیت دارد و ۲۷۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{spillover} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] فرایندی پویا که به موجب آن یکپارچگی در یک حوزه از فعالیت اجتماع به حوزه های دیگر آن سرایت می کند

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نزدیکی کردن و آمیزش با کنیز را تسری می گویند و از این عنوان در بابهای تجارت، نکاح و نذر سخن رفته است.
در اینکه منظور از تسرّی چیست چند قول وجود دارد:
۱. آمیزش با کنیز هرچند انزال صورت نگرفته باشد.
۲. نزدیکی با کنیز، همراه با انزال.
۳. آمیزش با کنیز پنهان داشته شده از چشم مردم و به خدمت گرفته نشده.
به کنیزی که جهت بهره وری جنسی اتّخاذ می گردد «سرّیّه» گفته می شود و جمع آن «سراری» است. مقابل آن «خادمه» قرار دارد و به کنیزی اطلاق می شود که برای خدمت و کار، اتخاذ می گردد.

حکم تسری
تسرّی (اتخاذ سرّیّه) همچون نکاح، امری مستحب است؛ بلکه در فرض بیم از ارتکاب گناه و داشتن توان تسرّی و ازدواج، واجب تخییری و در صورت توان بر تسرّی تنها، واجب عینی است.

اسباب ایجاد تسری
تسرّی با حصول یکی از دو سبب؛ مالک کنیز شدن و تحلیل حلال می شود.

احکام تسری
...

پیشنهاد کاربران

سرایت، انتقال

مربوط شدن ، مشمول شدن ، شامل شدن، متاثر شدن ، تاثیر داشتن ، ربط داشتن

تسری دارد بر : مربوط است به ، شامل . . . است

جا به جایی

سرایت دادن، تعمیم دادن

سرایت پیدا کردن

سرایت کردن، منتقل شدن از جایی به جایی دگر یا از زمانی به زمانی دگر، ناقل شدن، آینده متاثر شود از گذشته و. . .

اعمال کردن

دیگران را مشمول جیزی قرار دادن

بسط دادن به کل ، سهولت

منتقل شدن از جایی به جایی دیگر.

برآورد - به انگلیسی Prospective


کلمات دیگر: