دهی است از دهستان ززو ماهر و بخش الیگودرز شهرستان بروجرد .
سران
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سران . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 180 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
سران . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای 140 تن سکنه است . آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
سران. [ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 180 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
سران. [ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای 140 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
سران. [ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. دارای 140 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
فرهنگ عمید
بزرگان، رؤسا.
دانشنامه عمومی
سران (سرباز). سران (سرباز)، روستایی از توابع بخش سرباز شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان سرکور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۲ نفر (۱۳خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان سرکور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۲ نفر (۱۳خانوار) بوده است.
wiki: سران (سرباز)
گویش مازنی
/seraan/ هل هله ی عروسی هلهله ی جوانان در زمان بردن عروس به خانه ی بخت و بردن داماد به گرمابه
هل هله ی عروسی هلهله ی جوانان در زمان بردن عروس به خانه ی ...
جدول کلمات
روسا
پیشنهاد کاربران
پهلوانان
روسا، پهلوانان
آقایان عظام، عظام
رهبران، رؤسا، مسؤولان، مقامات، حاکمان، کدخدایان
کلمات دیگر: