کلمه جو
صفحه اصلی

منضده

عربی به فارسی

جدول , ميز , مطرح کردن


فرهنگ فارسی

چیزی دارای چهار پایه که متاع خانه را بر آن چینند .

لغت نامه دهخدا

( منضدة ) منضدة. [ م ِ ض َدَ ] ( ع اِ ) چیزی دارای چهار پایه که متاع خانه را بر آن چینند. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). میز.

منضدة. [ م ِ ض َدَ ] (ع اِ) چیزی دارای چهار پایه که متاع خانه را بر آن چینند. (از اقرب الموارد) (از المنجد). میز.


پیشنهاد کاربران

میز

منضده : میز ، چهار پایه


کلمات دیگر: