کلمه جو
صفحه اصلی

تخثر

عربی به فارسی

انعقاد , دلمه شدگي , لختگي , لخته شدن , ماسيدن , بستن , دلمه کردن , لخته شدن (خون)


لغت نامه دهخدا

تخثر. [ ت َ خ َث ْ ث ُ ] ( ع مص ) سطبر و سخت شدن شیر. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). خاثر شدن. ( از المنجد ). ناظم الاطباء این کلمه را «سطبری » معنی کرده است.

پیشنهاد کاربران

تخثر ـ دلمه شدگی؛ دلمه شدن؛ لخته شدن
انگلیسی: coagulation، سویدی ( سوئدی ) : koagulation
خون لخته گی، انعقاد خون، تخثر خون: blood coagulation، به سویدی ( سوئدی ) : blodkoagulation
دلمه شدن شیر milk coagulation
شیر دلمه شده، شیر لخته به انگلیسی: coagulated milk، به سویدی ( سوئدی ) : koagulerad mj�lk
تخثر شدن، لخته شدن؛ دلمه شدن
انگلیسی: coagulate، سویدی ( سوئدی ) : koagulera
سویدی ( سوئدی ) :
تخثر خون، انعقاد خون، لخته شدن خون
انگلیسی: blood coagulation
سویدی ( سوئدی ) blodkoagualtion


کلمات دیگر: