کلمه جو
صفحه اصلی

هم سو

فارسی به انگلیسی

favorable

فرهنگ فارسی

دو چیز که در یک جهت در حرکت باشند

لغت نامه دهخدا

هم سو. [ هََ ] ( ص مرکب ) دو چیز که در یک جهت در حرکت باشند.

پیشنهاد کاربران

مرتبط با اهداف دارای جهت مشترک

چیز هایی که با هم در اشتراک هستند

در یک خط

به یکسو ؛ بر یک جانب. بر یک کنار. بافاصله. با اندک فاصله. دورترک :
به لشکرگه اندر یکی کوه بود
بلند و به یکسو ز انبوه بود.
فردوسی.

همراه

هم جهت

هم جهت
یکسو
هم راستا

همگرا
هم راستا
هم نوا


کلمات دیگر: