بافت. ابریشمی سرخ رنگ .
ترقو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ترقو. [ ت َ ] ( مغولی ، اِ )بافته ابریشمی سرخ رنگ. ( ناظم الاطباء ) :
بستد زبرای قدم خسرو خاور
بر بام افق شکل سراپرده ترقو.
بستد زبرای قدم خسرو خاور
بر بام افق شکل سراپرده ترقو.
آزری ( از لسان العجم شعوری ورق 289 ب ).
رجوع به ترغو شود.پیشنهاد کاربران
بوته گیاهی چند ساله که از ان برای گذاشتن زیر مشک های دوغ و ماست استفاده می شود
کلمات دیگر: