مترادف برادری : اخوت، مساوات، مصادقت، دوستی، مودت
برادری
مترادف برادری : اخوت، مساوات، مصادقت، دوستی، مودت
فارسی به انگلیسی
brotherhood, fraternity
brotherhood, confraternity, fraternity
فارسی به عربی
اخوة
مترادف و متضاد
اخوت، مساوات، مصادقت
دوستی، مودت
۱. اخوت، مساوات، مصادقت
۲. دوستی، مودت
برادری، انجمن برادری و اخوت
برادری، صنف، اتحادیه، انجمن اخوت، دوستی، اخوت
برادری، اخوت، دوستی کردن
فرهنگ فارسی
۱- برادر بودن اخوت . ۲- مساوات .
برادر بودن اخوت اخاوت .
برادر بودن اخوت اخاوت .
لغت نامه دهخدا
برادری. [ ب َ دَ ] ( حامص ) برادر بودن. اخوت. اخاء. اخاوت. ( یادداشت بخط مؤلف ). مؤاخات و نسبت اخوت و خویشی. ( منتهی الارب ) :
آئین برادری وشرط یاری
آن نیست که عیب من هنر پنداری.
آئین برادری وشرط یاری
آن نیست که عیب من هنر پنداری.
سعدی.
|| مساوات. ( فرهنگ فارسی معین ).فرهنگ عمید
برادر بودن.
دانشنامه عمومی
برادری (به انگلیسی: Fraternity) یا انجمن برادری یا سازمان برادری یک سازمان، یک جامعه یا یک باشگاه متشکل از مردان است که به دلایل مذهبی یا اهداف سکولار گرد هم می آیند. مفهوم برادری به این شکل در جهان غرب بیشتر در انجمن های مذهبی در کلیسای کاتولیک در قرون وسطی شکل گرفت. استفاده از این اصطلاح در قرون وسطی در اصناف گسترش یافت و بعدها در دوران مدرن در باشگاه های مردانه، فراماسونری و انجمن های دانشجویی مورد استفاده قرار گرفت. اعضای این گروه ها عمدتاً برادر و در گروه های مذهبی گاهی برادر دینی یا برادر روحانی خوانده می شوند.
تشکیلات برادری هستند که وجودشان به دوران یونان باستان و مهرپرستی روم باستان برمی گردد. تشکل های مشابهی نیز در قرون وسطی در میان کلیسای کاتولیک شکل گرفتند. این تشکلات، گروه های جانبی بودند که که با کلیسا همکاری می کردند. بعضی از آن ها در فعالیت های مذهبی و گروه های دیگر متشکل از تجار بودند که به صنف معروف شدند. این اصناف و گروه های مشابه بعدها به تشکل های برادری سکولار تبدیل شدند.
تشکیلات برادری هستند که وجودشان به دوران یونان باستان و مهرپرستی روم باستان برمی گردد. تشکل های مشابهی نیز در قرون وسطی در میان کلیسای کاتولیک شکل گرفتند. این تشکلات، گروه های جانبی بودند که که با کلیسا همکاری می کردند. بعضی از آن ها در فعالیت های مذهبی و گروه های دیگر متشکل از تجار بودند که به صنف معروف شدند. این اصناف و گروه های مشابه بعدها به تشکل های برادری سکولار تبدیل شدند.
wiki: برادری
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] برادری ، از مفاهیم رایج در فرهنگ اسلامی است. این معنا نخست برای اشاره به برادران همخون به کار می رفته ، و به تدریج در فرهنگ عرب جاهلی و پس از آن در فرهنگ اسلامی ، کاربردهایی ثانوی یافته است .
اخوّت، مصدر «أخ» و به معنای برادری، دوستی و مصاحبت آمده است. معنای اصلی و حقیقی «أخ»، شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل می شود و در دیگر مفاهیم مانند هم قبیلگی، مشارکت در کار و صنعت، دین و دوستی، به صورت استعاره و مجاز به کار رفته است.
تاریخچه کاربرد واژه اخوت
طرح برادری و استفاده از این واژه، از ابتکارات اسلام است. در صدر اسلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقه «نخیله» حضور داشتند که جبرئیل نازل شد و فرمود: «خداوند میان فرشتگان عقد برادری بسته است. حضرت نیز میان اصحابش عقد اخوّت بست و هر کس با دیگری که همفکرش بود برادر می شد. مثلاً: ابوبکر با عمر، عثمان با عبدالرحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبیر، مصعب با ابو ایوب انصاری، حمزه با زید بن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طیار با معاذ بن جبل، مقداد با عمار، عایشه با حفصه، ام سلمه با صفیه و شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) با حضرت علی (علیه السلام) برادر شدند.» در جنگ احد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دستور داد دو نفر از شهدا (عبداللّه بن عمر و عمر بن جموح) را که میانشان برادری برقرار شده بود در یک قبر، دفن کنند.
برادری نسبی
از اشتراک بی واسطه در پدر و مادر یا یکی از آن دو پدید می آید و آثار و احکام ویژه حقوقی، فقهی و اخلاقی دارد. برادری علاوه بر نسب، از راه رضاع نیز حاصل می شود. اهمّ مواردی که «برادری» «خواهری» از نظر فقهی دارای حکم است، عبارت است از: میراث که بنا به اجماع همه مذاهب، در صورت فقدان افراد طبقه اول یعنی پدر، مادر و فرزندان، نوبت به افراد طبقه دوم یعنی برادر و خواهر خواهد رسید. در جزئیات این حکم، آرای متفاوت وجود دارد. حِضانت برادر یا خواهر خردسال که برخی از فقها به وجود چنین حقی فتوا داده اند. وجوب یا استحباب پرداخت هزینه زندگی برادر یا خواهر تهیدست. پذیرفتن گواهی یک نفر به سود برادر یا خواهر که برخی از فقهای مذاهب عامّه نسبت به آن تردید کرده اند.
برادری دینی و عاطفی
...
اخوّت، مصدر «أخ» و به معنای برادری، دوستی و مصاحبت آمده است. معنای اصلی و حقیقی «أخ»، شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل می شود و در دیگر مفاهیم مانند هم قبیلگی، مشارکت در کار و صنعت، دین و دوستی، به صورت استعاره و مجاز به کار رفته است.
تاریخچه کاربرد واژه اخوت
طرح برادری و استفاده از این واژه، از ابتکارات اسلام است. در صدر اسلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقه «نخیله» حضور داشتند که جبرئیل نازل شد و فرمود: «خداوند میان فرشتگان عقد برادری بسته است. حضرت نیز میان اصحابش عقد اخوّت بست و هر کس با دیگری که همفکرش بود برادر می شد. مثلاً: ابوبکر با عمر، عثمان با عبدالرحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبیر، مصعب با ابو ایوب انصاری، حمزه با زید بن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طیار با معاذ بن جبل، مقداد با عمار، عایشه با حفصه، ام سلمه با صفیه و شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) با حضرت علی (علیه السلام) برادر شدند.» در جنگ احد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دستور داد دو نفر از شهدا (عبداللّه بن عمر و عمر بن جموح) را که میانشان برادری برقرار شده بود در یک قبر، دفن کنند.
برادری نسبی
از اشتراک بی واسطه در پدر و مادر یا یکی از آن دو پدید می آید و آثار و احکام ویژه حقوقی، فقهی و اخلاقی دارد. برادری علاوه بر نسب، از راه رضاع نیز حاصل می شود. اهمّ مواردی که «برادری» «خواهری» از نظر فقهی دارای حکم است، عبارت است از: میراث که بنا به اجماع همه مذاهب، در صورت فقدان افراد طبقه اول یعنی پدر، مادر و فرزندان، نوبت به افراد طبقه دوم یعنی برادر و خواهر خواهد رسید. در جزئیات این حکم، آرای متفاوت وجود دارد. حِضانت برادر یا خواهر خردسال که برخی از فقها به وجود چنین حقی فتوا داده اند. وجوب یا استحباب پرداخت هزینه زندگی برادر یا خواهر تهیدست. پذیرفتن گواهی یک نفر به سود برادر یا خواهر که برخی از فقهای مذاهب عامّه نسبت به آن تردید کرده اند.
برادری دینی و عاطفی
...
wikifeqh: قرآن آمده است. واژه شناسان، اخوّت مصدر «اخ» را به معنای برادری نسبی یا دینی و دوستی و مصاحبت دانسته اند. معنای اصلی و حقیقی «اخ» شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل می شود و در دیگر مفاهیم (مانند مشارکت در قبیله، کار و صنعت، دین و دوستی) به صورت استعاره و مجاز به کار رفته است. برخی معتقدند:معنای اصلی این واژه قوّت و نیرو است که در آن مفهوم الفت، عطوفت و دوستی اشراب شده و در همه واژه های قرآنی «اخ» و مشتقّات آن، این معنا لحاظ شده است. واژه اخ و مشتقّات آن در قرآن به معنای برادری نَسَبی و رضاعی میان دو تن، عاطفی، قبیله ای، هم راهی و هم گرایی و برادری دینی آمده است.
در برخی از آیات، «اخ» به معنای برادر نسبی یا رضاعی به کار رفته، مانند مواردی که داستان برخی برادران آمده است؛ هم چون داستان هابیل و قابیل (مائده/5، 27 31)، داستان موسی و هارون (اعراف/7، 42)، داستان یوسف و برادرانش (سوره یوسف/12)، و آیاتی که از احکام برادری چون ارث (نساء/4، 12)، و رابطه محارم نسبی (نور/31، 24)، سخن به میان آورده ( => برادر) و آیاتی که مرز دین داری را از مرز روابط نسبی و برادری جدا ساخته، و از مؤمنان خواسته در صورت گمراهی، از آنان فاصله بگیرند:
«... لاتَتَّخِذُوا ءاباءَکُم و اِخونَکُم اَولِیاءَ اِنِ استَحَبُّوا الکُفرَ عَلَی الاِیمنِ» (توبه/9، 23)، و نیز آیاتی از گریز برادران از یک دیگر در روز قیامت خبر داده است:«یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه» (عبس/80 ، 34) و هدایت یابی و برگزیدگی شماری از برادران پیامبران (انعام/6 ، 87)، گزارش شده است. در پاره ای از آیات که از پیامبران به صورت برادران امّت خود یاد شده، هم چون «و اِلی عاد اَخاهُم هودًا» (اعراف/7، 65)، «اِذ قالَ لَهُم اَخوهُم نوحٌ ...» (شعراء/26، 106) و ... ، اخوّت به مفهوم برادری عاطفی به کار رفته است؛ چه، پیامبران به سبب دل سوزی و مصلحت جویی درباره امّت خود و کوشش برای سعادت آنان به مثابه برادر به آنان سود رسانده اند.برخی از مفسّران بر این باورند که در همه این موارد یا دست کم درباره هود، «اخ» به معنای حقیقی خود به کار رفته؛ زیرا آنان جزو امّتی بودند که با چند واسطه، به یک پدر منتهی می شدند.
در بخشی دیگر از آیات، اخوّت به معنای هم راهی و هم گرایی آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران با یک دیگر سخن گفته است:«... لاتَکونوا کَالَّذینَ کَفَروا و قالوا لاِِخونِهِم» (آل عمران/3، 156)، «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ نافَقوا یَقولونَ لاِِخونِهِمُ الَّذینَ کَفَروا» (حشر/59، 11)؛ زیرا آنان در مبارزه با اسلام و مسلمانان و عدم پذیرش آیین الهی با یک دیگر هم راه و هم گرا بوده اند چنان که تبذیرکنندگان به سبب هم گرایی با شیطان، برادران او معرّفی شده اند:«اِنَّ المُبَذِّرینَ کانوا اِخونَ الشَّیطینِ» (اسراء/17، 27) نیز آیه 202 اعراف/7 «و اِخونُهُم یَمُدّونَهُم فِی الغَیِّ...= یارانشان آنان را به گم راهی می کشانند» به معنای هم گرایی شیطانی و آیه 18 احزاب/33 «والقائِلینَ لاِِخونِهِم هَلُمَّ اِلَینا= کارشکنان در جنگ به برادرانشان می گفتند:نزد ما بیایید ...» نیز در معنای برادری و هم گرایی در کفر و نفاق به کار رفته است. در برخی دیگر از آیات، اخوت به معنای برادری دینی و اسلامی آمده است. چنان که مؤمنان را برادران یک دیگر:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات/49، 10) یا مشرکان پیمان شکن را که توبه کرده، به انجام نماز و پرداخت زکات روی آورند، برادران مؤمنان:«فَاِن تَابوا و اَقاموا الصَّلوةَ و ءاتَوُا الزَّکوةَ فَاِخونُکُم فِی الدِّینِ» (توبه/9، 11) دانسته و از مؤمنان خواسته شده است تا برای برادران دینیِ پیش از خود بخشش و صفای دل بخواهند:«رَبَّنَا اغفِر لَنا و لاِِخونِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمنِ و لاتَجعَل فی قُلوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ ءامَنوا ...» (حشر/59، 10) چنان که از پسرخوانده هایی که پدرانشان مشخّص نیست، با عنوان برادران دینی یاد کرده است:«فَاِن لَم تَعلَمُوا ءاباءَهُم فَاِخونُکُم فِی الدّینِ». (احزاب/33، 5)
برادری دینی، یکی از کارآمدترین راه ها برای گریز از زیان های تفرقه و حفظ کیان جامعه دینی از سوی قرآن معرّفی شده است؛ زیرا در سایه برادری دینی اتّحاد و محبّت و هم کاری در کارهای نیک پدید می آید و جامعه از بسیاری از انحرافات روحی، اجتماعی و دینی مصون می ماند و توازن اجتماعی بین افراد جامعه بهوجود می آید؛ چنان که روایت شده:مسلمانان در برابر هم دیگر مانند ساختمانی هستند که تمام اجزای آن هم دیگر را نگه می دارند. و از پیامبر نقل شده است:مؤمنان برادرند و خون (بهای) آنان یک سان و برابر و دستی واحد، در برابر دشمن هستند؛ به طوری که محور اصلی ارتباط با افراد را هم گرایی ایمانی قرار داده و از ارتباط با افراد بی ایمان، حتّی پدر و برادر نسبی جلوگیری کرده است (توبه/9،24).
هم چنین اگر مسلمانی، مسلمان دیگریََ را به قتل برساند، قرآن ضمن حفظ حقّ قصاص برای اولیای دم، به آنان سفارش کرده که به سبب اخوّت ایمانی، قاتل را عفو کنند؛ حتّی با قتل عمد، اخوّت ایمانی بین قاتل و ولیّ دم از بین نمی رود:«فَمَن عُفِیَ لَهُ مِن اَخیهِ شَیءٌ ...». (بقره/2، 178) قرآن بر نقش ایمان در نابود کردن کینه ها و منازعات و ایجاد روح دوستی و هم دلی تأکید (آل عمران/3، 103) و مؤمنان را برادر یک دیگر معرّفی کرده:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات/49، 10)، و پیوند میانشان را نه پیوند نسبی یا اعتباری، بلکه پیوندی قلبی خوانده است:«و اَلَّفَ بَینَ قُلوبِهِم» (انفال/8 ، 63) که با صرف تمام سرمایه های زمین، دست یافتنی نیست:«لَو اَنفَقتَ ما فِی الاَرضِ جَمیعًا ما اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم» (انفال/8 ، 63) و ضمن یادکرد اختلاف دیرینه میان اوس و خزرج در یک آیه، دوبار از برادری ایجاد شده میانشان به صورت نعمت الهی یاد کرده است:«واذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ کُنتُم اَعداءً فَاَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اِخونًا» (آل عمران/3، 103) ( => اتحاد)؛ چنان که یوسف، ستم برادرانش به خود را ناشی از کوشش شیطان برای ایجاد شکاف میانشان دانسته است:«مِن بَعدِ اَن نَزَغَ الشَّیطنُ بَینی و بَینَ اِخوَتی ...» (یوسف/12، 100)
به سبب اهمّیّت و نقش برادری دینی در استحکام جامعه دینی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پس از هجرت به مدینه در آغازین گام های خود میان مسلمانان عقد اخوّت برقرار ساخت و علی(علیه السلام)را برادر خود خواند و فرمود:تو در دنیا و آخرت برادر منی. برخی معتقدند:عقد اخوّت دو بار انجام شد:یک بار پیش از هجرت و در میان مسلمانان مکّه و یک بار هم در مدینه میان مهاجر و انصار. این برادری چنان مستحکم بود که تا پیش از نزول آیه «و اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتبِ اللّهِ» (انفال/8 ، 75) که ارث را بر اساس خویشاوندی قرار داد، آنان از یک دیگر ارث می بردند. واقعیت آن است که حقیقی ترین مراتب برادری و از راه های تقرّب به خداوند، برادری دینی است. و حتّی برادری دینی استوارتر از برادری نسبی است؛ زیرا در قیامت برادری نسبی از بین می رود «فَلا اَنسَابَ بَینَهُم یَومَئِذ» (مؤمنون/23، 101) و حتّی برادران نسبی از یک دیگر گریزانند «یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه» (عبس/80، 34)؛ امّا برادری ایمانی است که در آخرت نیز تداوم دارد:«اِخونًا عَلی سُرُر مُتَقبِلین». (حجر/15، 47) این اخوّت برپایه ایمان به خدا بنا شده است (حجرات/49، 10) چنان که در معنای اخوّت، عطوفت و مهربانی هم هست. این ارتباط عاطفی سبب می شود به یک دیگر نه تنها ستم نکرده؛ بلکه به یک دیگر یاری رسانند؛ عیب پوش یک دیگر باشند؛ از خطاهای هم درگذرند، و برای یک دیگر آمرزش طلبند.
در برخی از آیات، «اخ» به معنای برادر نسبی یا رضاعی به کار رفته، مانند مواردی که داستان برخی برادران آمده است؛ هم چون داستان هابیل و قابیل (مائده/5، 27 31)، داستان موسی و هارون (اعراف/7، 42)، داستان یوسف و برادرانش (سوره یوسف/12)، و آیاتی که از احکام برادری چون ارث (نساء/4، 12)، و رابطه محارم نسبی (نور/31، 24)، سخن به میان آورده ( => برادر) و آیاتی که مرز دین داری را از مرز روابط نسبی و برادری جدا ساخته، و از مؤمنان خواسته در صورت گمراهی، از آنان فاصله بگیرند:
«... لاتَتَّخِذُوا ءاباءَکُم و اِخونَکُم اَولِیاءَ اِنِ استَحَبُّوا الکُفرَ عَلَی الاِیمنِ» (توبه/9، 23)، و نیز آیاتی از گریز برادران از یک دیگر در روز قیامت خبر داده است:«یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه» (عبس/80 ، 34) و هدایت یابی و برگزیدگی شماری از برادران پیامبران (انعام/6 ، 87)، گزارش شده است. در پاره ای از آیات که از پیامبران به صورت برادران امّت خود یاد شده، هم چون «و اِلی عاد اَخاهُم هودًا» (اعراف/7، 65)، «اِذ قالَ لَهُم اَخوهُم نوحٌ ...» (شعراء/26، 106) و ... ، اخوّت به مفهوم برادری عاطفی به کار رفته است؛ چه، پیامبران به سبب دل سوزی و مصلحت جویی درباره امّت خود و کوشش برای سعادت آنان به مثابه برادر به آنان سود رسانده اند.برخی از مفسّران بر این باورند که در همه این موارد یا دست کم درباره هود، «اخ» به معنای حقیقی خود به کار رفته؛ زیرا آنان جزو امّتی بودند که با چند واسطه، به یک پدر منتهی می شدند.
در بخشی دیگر از آیات، اخوّت به معنای هم راهی و هم گرایی آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران با یک دیگر سخن گفته است:«... لاتَکونوا کَالَّذینَ کَفَروا و قالوا لاِِخونِهِم» (آل عمران/3، 156)، «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ نافَقوا یَقولونَ لاِِخونِهِمُ الَّذینَ کَفَروا» (حشر/59، 11)؛ زیرا آنان در مبارزه با اسلام و مسلمانان و عدم پذیرش آیین الهی با یک دیگر هم راه و هم گرا بوده اند چنان که تبذیرکنندگان به سبب هم گرایی با شیطان، برادران او معرّفی شده اند:«اِنَّ المُبَذِّرینَ کانوا اِخونَ الشَّیطینِ» (اسراء/17، 27) نیز آیه 202 اعراف/7 «و اِخونُهُم یَمُدّونَهُم فِی الغَیِّ...= یارانشان آنان را به گم راهی می کشانند» به معنای هم گرایی شیطانی و آیه 18 احزاب/33 «والقائِلینَ لاِِخونِهِم هَلُمَّ اِلَینا= کارشکنان در جنگ به برادرانشان می گفتند:نزد ما بیایید ...» نیز در معنای برادری و هم گرایی در کفر و نفاق به کار رفته است. در برخی دیگر از آیات، اخوت به معنای برادری دینی و اسلامی آمده است. چنان که مؤمنان را برادران یک دیگر:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات/49، 10) یا مشرکان پیمان شکن را که توبه کرده، به انجام نماز و پرداخت زکات روی آورند، برادران مؤمنان:«فَاِن تَابوا و اَقاموا الصَّلوةَ و ءاتَوُا الزَّکوةَ فَاِخونُکُم فِی الدِّینِ» (توبه/9، 11) دانسته و از مؤمنان خواسته شده است تا برای برادران دینیِ پیش از خود بخشش و صفای دل بخواهند:«رَبَّنَا اغفِر لَنا و لاِِخونِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمنِ و لاتَجعَل فی قُلوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ ءامَنوا ...» (حشر/59، 10) چنان که از پسرخوانده هایی که پدرانشان مشخّص نیست، با عنوان برادران دینی یاد کرده است:«فَاِن لَم تَعلَمُوا ءاباءَهُم فَاِخونُکُم فِی الدّینِ». (احزاب/33، 5)
برادری دینی، یکی از کارآمدترین راه ها برای گریز از زیان های تفرقه و حفظ کیان جامعه دینی از سوی قرآن معرّفی شده است؛ زیرا در سایه برادری دینی اتّحاد و محبّت و هم کاری در کارهای نیک پدید می آید و جامعه از بسیاری از انحرافات روحی، اجتماعی و دینی مصون می ماند و توازن اجتماعی بین افراد جامعه بهوجود می آید؛ چنان که روایت شده:مسلمانان در برابر هم دیگر مانند ساختمانی هستند که تمام اجزای آن هم دیگر را نگه می دارند. و از پیامبر نقل شده است:مؤمنان برادرند و خون (بهای) آنان یک سان و برابر و دستی واحد، در برابر دشمن هستند؛ به طوری که محور اصلی ارتباط با افراد را هم گرایی ایمانی قرار داده و از ارتباط با افراد بی ایمان، حتّی پدر و برادر نسبی جلوگیری کرده است (توبه/9،24).
هم چنین اگر مسلمانی، مسلمان دیگریََ را به قتل برساند، قرآن ضمن حفظ حقّ قصاص برای اولیای دم، به آنان سفارش کرده که به سبب اخوّت ایمانی، قاتل را عفو کنند؛ حتّی با قتل عمد، اخوّت ایمانی بین قاتل و ولیّ دم از بین نمی رود:«فَمَن عُفِیَ لَهُ مِن اَخیهِ شَیءٌ ...». (بقره/2، 178) قرآن بر نقش ایمان در نابود کردن کینه ها و منازعات و ایجاد روح دوستی و هم دلی تأکید (آل عمران/3، 103) و مؤمنان را برادر یک دیگر معرّفی کرده:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات/49، 10)، و پیوند میانشان را نه پیوند نسبی یا اعتباری، بلکه پیوندی قلبی خوانده است:«و اَلَّفَ بَینَ قُلوبِهِم» (انفال/8 ، 63) که با صرف تمام سرمایه های زمین، دست یافتنی نیست:«لَو اَنفَقتَ ما فِی الاَرضِ جَمیعًا ما اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم» (انفال/8 ، 63) و ضمن یادکرد اختلاف دیرینه میان اوس و خزرج در یک آیه، دوبار از برادری ایجاد شده میانشان به صورت نعمت الهی یاد کرده است:«واذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ کُنتُم اَعداءً فَاَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اِخونًا» (آل عمران/3، 103) ( => اتحاد)؛ چنان که یوسف، ستم برادرانش به خود را ناشی از کوشش شیطان برای ایجاد شکاف میانشان دانسته است:«مِن بَعدِ اَن نَزَغَ الشَّیطنُ بَینی و بَینَ اِخوَتی ...» (یوسف/12، 100)
به سبب اهمّیّت و نقش برادری دینی در استحکام جامعه دینی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پس از هجرت به مدینه در آغازین گام های خود میان مسلمانان عقد اخوّت برقرار ساخت و علی(علیه السلام)را برادر خود خواند و فرمود:تو در دنیا و آخرت برادر منی. برخی معتقدند:عقد اخوّت دو بار انجام شد:یک بار پیش از هجرت و در میان مسلمانان مکّه و یک بار هم در مدینه میان مهاجر و انصار. این برادری چنان مستحکم بود که تا پیش از نزول آیه «و اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتبِ اللّهِ» (انفال/8 ، 75) که ارث را بر اساس خویشاوندی قرار داد، آنان از یک دیگر ارث می بردند. واقعیت آن است که حقیقی ترین مراتب برادری و از راه های تقرّب به خداوند، برادری دینی است. و حتّی برادری دینی استوارتر از برادری نسبی است؛ زیرا در قیامت برادری نسبی از بین می رود «فَلا اَنسَابَ بَینَهُم یَومَئِذ» (مؤمنون/23، 101) و حتّی برادران نسبی از یک دیگر گریزانند «یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه» (عبس/80، 34)؛ امّا برادری ایمانی است که در آخرت نیز تداوم دارد:«اِخونًا عَلی سُرُر مُتَقبِلین». (حجر/15، 47) این اخوّت برپایه ایمان به خدا بنا شده است (حجرات/49، 10) چنان که در معنای اخوّت، عطوفت و مهربانی هم هست. این ارتباط عاطفی سبب می شود به یک دیگر نه تنها ستم نکرده؛ بلکه به یک دیگر یاری رسانند؛ عیب پوش یک دیگر باشند؛ از خطاهای هم درگذرند، و برای یک دیگر آمرزش طلبند.
wikiahlb: برادری
جدول کلمات
اخوت
کلمات دیگر: