کور مادر زاد
کور اصلی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کور اصلی. [ رِ اَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کور مادرزاد. ( کلیات شمس چ بدیعالزمان فروزانفر ضمیمه ج 7 ص 405 ) :
هرکه او منکر شود خورشید را
کور اصلی را نباشد چاره ای.
هرکه او منکر شود خورشید را
کور اصلی را نباشد چاره ای.
مولوی ( کلیات شمس ).
کلمات دیگر: