( بس آمدن ) ( مصدر ) بس آمدن با چیزی . یا بس آمدن با کسی . حریف شدن در زور و قدرت با کسی . یا بس آمدن برکسی . حریف شدن در زور و قوت برکسی .
بس آمدن با کسی بر کسی بکسی از کسی کافی بودن در زور و قوت با حریف توانستن قابل گشتن و برابر شدن حریف شدن در زور و قوت با کسی بر کسی با او برابری توانستن با او معادل آمدن در نیرو و زور و علم و جز آن مقاومت توانستن با او بس آمدن با چیزی کفایت کردن مقابله کردن با چیزی بسنده بودن با کسی .
بس آمدن با کسی بر کسی بکسی از کسی کافی بودن در زور و قوت با حریف توانستن قابل گشتن و برابر شدن حریف شدن در زور و قوت با کسی بر کسی با او برابری توانستن با او معادل آمدن در نیرو و زور و علم و جز آن مقاومت توانستن با او بس آمدن با چیزی کفایت کردن مقابله کردن با چیزی بسنده بودن با کسی .