نور خورشید آفتاب
خورشید نور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خورشیدنور. [ خوَرْ / خُرْ ] ( اِ مرکب ) نور خورشید. آفتاب. ضوءالشمس. ( یادداشت مؤلف ) :
چنان زی با رخ خورشیدنورش
که پیش از نان نیفتی در تنورش.
چنان زی با رخ خورشیدنورش
که پیش از نان نیفتی در تنورش.
نظامی.
کلمات دیگر: