دو چوبند به درازی یک ذرع که در میان آنها دامی مشبک بندند و کبوتر بیگانه را از آن گیرند .
دو گزه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دوگزه. [ دُ گ َ زَ / زِ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) دو چوبند به درازی یک ذرع که در میان آنها دامی مشبک بندند و کبوتر بیگانه را از آن گیرند. ( لغت محلی شوشتر ).
- دو گزه خوردن ؛ کنایه از متوحش شدن و رم خوردن باشد به سببی. ( لغت محلی شوشتر ).
- دو گزه خوردن ؛ کنایه از متوحش شدن و رم خوردن باشد به سببی. ( لغت محلی شوشتر ).
کلمات دیگر: