آفتاب زرد تنگ غروب
خورشید زرد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خورشیدزرد. [ خوَرْ / خُرْ زَ ] ( ص مرکب ) آفتاب زرد. تنگ غروب. نزدیک به فروشدن آفتاب. آخرهای روز که رنگ خورشید از سفیدی بزردی می زند :
بیامد بهنگام خورشیدزرد
فروکوفت ناگاه کوس نبرد.
بیامد بهنگام خورشیدزرد
فروکوفت ناگاه کوس نبرد.
اسدی ( گرشاسبنامه ).
کلمات دیگر: