افراط کردن ریخت و پاش بیهوده کردن
خورد و برد کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خورد و برد کردن. [ خوَرْ / خُرْ دُ ب ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افراط کردن. ریخت و پاش بیهوده کردن :
علم خورد و برد کردن در خور گاو و خر است
سوی دانا اینچنین بیهوده ها را بار نیست.
علم خورد و برد کردن در خور گاو و خر است
سوی دانا اینچنین بیهوده ها را بار نیست.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: