( مصدر ) حیله بکار بردن مکر کردن
گربه شانه کردن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~ . نِ. کَ دَ ) (مص ل . ) حیله گری کردن .
لغت نامه دهخدا
گربه شانه کردن. [ گ ُ ب َ / ب ِ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حیله به کار بردن. فریفتن. مکر کردن :
چگونه شود پارسا مرد جاهل
همی خیره گربه کنی تو به شانه.
خیره نکند گربه را به شانه.
سود نداردت کرد گربه به شانه.
چگونه شود پارسا مرد جاهل
همی خیره گربه کنی تو به شانه.
ناصرخسرو.
چون دید خردمند روی کاری خیره نکند گربه را به شانه.
ناصرخسرو.
تنگ فرازآمده ست حالت رفتنت سود نداردت کرد گربه به شانه.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: