لقب گروهی از محدثان است
قراب
فرهنگ فارسی
لقب گروهی از محدثان است
فرهنگ معین
(قَ رّ ) [ ازع . ] (اِ. ) ظرف شیشه ای ، قرابه .
(قِ ) [ ع . ] (مص ل . ) پای برداشتن جهت جماع .
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) غلاف شمشیر، نیام .
(قَ رّ) [ ازع . ] (اِ.) ظرف شیشه ای ، قرابه .
(قِ) [ ع . ] (مص ل .) پای برداشتن جهت جماع .
لغت نامه دهخدا
چون کسی نیست مرد معرکه ام
تیغ آن به که در قراب کنم.
قراب. [ ق َ ] ( ع اِ ) نزدیک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گویند: افعل ذلک بقراب ؛ ای بقرب. ( منتهی الارب )؛ یعنی بزودی بکن این را. ( ناظم الاطباء ).
- قراب الشی ؛ هرچه قریب مرتبه آن باشد. ( منتهی الارب ). هرچه نزدیک و قریب بمرتبه آن چیز باشد. ( ناظم الاطباء ). گویند: لو ان لی قراب هذا ذهباً؛ ای مایقارب ملاه.لو جاء بقراب الارض ؛ ای بما یقاربها. ( ناظم الاطباء ).
قراب. [ ق ِ ] ( اِخ ) ابن مالک بن عوف نصری امیرالامراء مشرکان حُنَین بود و هم درآن جنگ مسلمان شد. ( تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 242 ).
قراب. [ ق ُ ] ( اِخ ) کوهی است به یمن. ( منتهی الارب ) ( معجم البلدان ).
قراب. [ ق َرْ را ] ( اِخ ) لقب ابوعلی محمدبن محمد هروی مقری است. ( منتهی الارب ).
قراب. [ ق َرْ را ] ( اِخ ) لقب گروهی از محدثان است. ( منتهی الارب ).
قراب . [ ق َ ] (ع اِ) نزدیک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گویند: افعل ذلک بقراب ؛ ای بقرب . (منتهی الارب )؛ یعنی بزودی بکن این را. (ناظم الاطباء).
- قراب الشی ٔ ؛ هرچه قریب مرتبه ٔ آن باشد. (منتهی الارب ). هرچه نزدیک و قریب بمرتبه ٔ آن چیز باشد. (ناظم الاطباء). گویند: لو ان لی قراب هذا ذهباً؛ ای مایقارب ملاه .لو جاء بقراب الارض ؛ ای بما یقاربها. (ناظم الاطباء).
قراب . [ ق َرْ را ] (اِخ ) لقب گروهی از محدثان است . (منتهی الارب ).
قراب . [ ق َرْ را ] (اِخ ) لقب ابوعلی محمدبن محمد هروی مقری است . (منتهی الارب ).
قراب . [ ق ِ ] (اِخ ) ابن مالک بن عوف نصری امیرالامراء مشرکان حُنَین بود و هم درآن جنگ مسلمان شد. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 242).
چون کسی نیست مرد معرکه ام
تیغ آن به که در قراب کنم .
حیاتی گیلانی (از آنندراج ).
در ترکی نیز به این معنی آمده . (آنندراج ). || به معنی ظرفی از شیشه ، ظاهراً قرابه . (یادداشت های قزوینی ج 6). || ج ِ قَربان . (منتهی الارب ). رجوع به قَربان شود.
قراب . [ ق ُ ] (اِخ ) کوهی است به یمن . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
فهرست روستاهای شهرستان اردل
فهرست روستاهای ایران
قراب، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اردل در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
این روستا در دهستان دیناران قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳ نفر (۷خانوار) بوده است.
شهرک قراب دیناران، روستایی در دهستان دیناران در شهرستان اردل،استان چهارمحال وبختیاری