( صفت ) سپیدروی زیبا .
قاقم عارض
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~ . رِ ) (ص مر. ) سپیدروی زیبا.
لغت نامه دهخدا
قاقم عارض. [ ق ُ رِ ] ( ص مرکب ) سپیدرو و زیبا :
ترک بلغاری است قاقم عارض و قندزمژه
من که باشم تا کمان او کشد بازوی من.
ترک بلغاری است قاقم عارض و قندزمژه
من که باشم تا کمان او کشد بازوی من.
خاقانی.
کلمات دیگر: