قطرب
فارسی به انگلیسی
chorea, saint Vitus's dance
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) ناخوشیی که با حرکات متوالی اندامها و لرزش اعضا و فلج و عدم کنترل عضلات بدن همراه است . علتش سیفیلیس ارثی یا یک عفونت حاد می تواند باشد . روماتیسم مفصلی نیز یکی از عوامل تولید این عارضه است . این ناخوشی بیشتر اطفال بین سنین ۵ تا ۱۵ سالگی را مبتلی می کند ( خصوصا دختران باین بیماری بیشتر مبتلی می شوند ) . مداوای آن غالبا با املاح آرسنیک یا آنتی پیرین به عمل می آید و در صورت نداشتن ناراحتی قلبی کلرال نیز مفید است و نیز تزریق محلول ۲۵ سولفات دو منیزی به مقدار ۵ سانتیمتر مکعب هر دو روز مرتبه دارای اثر نیکو است و بهتر از همه بهبود وضع تغذیه مریض است ۲ - ( صفت ) مصروع .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
قطرب . [ ق ُ رُ ] (اِخ ) لقب محمدبن مستنیر، شاگرد سیبویه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). او را قطرب خوانند زیرا بامدادان بر سیبویه وارد میگردید و هرگاه که سیبویه در خانه را میگشود وی را پشت در مشاهده میکرد و ازاینرو به وی گفت : ما انت الا قطرب لیل . (منتهی الارب ). محمدبن مستنیربن احمد بصری نحوی لغوی ، مکنی به ابوعلی ،از مشاهیر دانشمندان ادب و نحو و لغت است . وی از ادبای مجلس ابودلف عجلی و معلم فرزندان وی بوده است . ادب را از سیبویه و دیگر علمای بصره فراگرفت . او راست : 1- الاصوات و الاضداد و اعراب القرآن و الرد علی الملحدین و العلل فی النحو و غریب الحدیث در شش جلد. 2-الفرق و القوافی و المثلثات و مجازات القرآن و معانی القرآن و النوادر در شش جلد. این اشعار از اوست :
ان کنت لست معی فالذکر منک معی
یراک قلبی اذاما غبت عن بصری
و العین تبصر من تهوی و تفقده
و باطن القلب لایخلو من النظر.
وی به سال 206 هَ . ق . در بغداد درگذشت . (تاریخ بغداد) (ابن خلکان ) (روضات ) (ریحانة الادب ). قطرب معلم فرزندان ابودلف قاسم بن عیسی بود و پس از وی فرزندش حسین بن قطرب به معلمی آنان برگزیده شد. (معجم المطبوعات از الفهرست ). او راست : 1- الارجوزة القطربیة، و این منظومه ای است در شصت واندی بیت مشتمل بر الفاظی که معانی آنها به اختلاف حرکات آنها مختلف میشود و چنین آغاز میگردد: یا مولعاًبالغضب و الهجر و التجنب . 2- المثلث در لغت ، این کتاب به کوشش استاد دیلمار در مربورگ به سال 1857 م . به چاپ رسیده و ارجوزة با شرح آن از بعض ادباء در الجزایر به سال 1325 هَ . ق . طبع شده است . 3- هذا ما قال قطرب فی کتاب ما خالف فیه الانسان البهیمیة الوحوش و صفاتها، این کتاب به کوشش استاد جابر با کتاب اسماءالوحوش اصمعی در وین به سال 1888 م . چاپ شده . (معجم المطبوعات ).
قطرب . [ ق ُ رُ ] (ع اِ) دزد. (منتهی الارب ). دزد ماهر در دزدی . (اقرب الموارد). || موش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || گرگ . (منتهی الارب ). گرگ موی ریخته . || سگ کوچک . || غول نر. || صرع زده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || نوعی از مالیخولیا. (منتهی الارب ). مرضی است از امراض دماغ ، و آن را قطرب نامند زیرا که مریض چون قطرب در بستر خود استقرار نگیرد. (اقرب الموارد). || سنگریزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دیوان و پریان خرد. || (ص ) سبک و چست . || ترسو. || (اِ) مرغی است . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || جانورکی که همه ٔ روز در تکاپو باشد و ساعتی نیارامد. (منتهی الارب ). و حریف ادریسی گوید: جانورکی است که شب روشنی دهد همچون شعله ٔ آتش . || گیاهی است خاردار که دانه ای دارد چون گندم که به هرکس از پهلوی آن عبور کند میچسبد. (اقرب الموارد).
قطرب. [ ق ُ رُ ] ( اِخ ) لقب محمدبن مستنیر، شاگرد سیبویه. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). او را قطرب خوانند زیرا بامدادان بر سیبویه وارد میگردید و هرگاه که سیبویه در خانه را میگشود وی را پشت در مشاهده میکرد و ازاینرو به وی گفت : ما انت الا قطرب لیل. ( منتهی الارب ). محمدبن مستنیربن احمد بصری نحوی لغوی ، مکنی به ابوعلی ،از مشاهیر دانشمندان ادب و نحو و لغت است. وی از ادبای مجلس ابودلف عجلی و معلم فرزندان وی بوده است. ادب را از سیبویه و دیگر علمای بصره فراگرفت. او راست : 1- الاصوات و الاضداد و اعراب القرآن و الرد علی الملحدین و العلل فی النحو و غریب الحدیث در شش جلد. 2-الفرق و القوافی و المثلثات و مجازات القرآن و معانی القرآن و النوادر در شش جلد. این اشعار از اوست :
ان کنت لست معی فالذکر منک معی
یراک قلبی اذاما غبت عن بصری
و العین تبصر من تهوی و تفقده
و باطن القلب لایخلو من النظر.
وی به سال 206 هَ. ق. در بغداد درگذشت. ( تاریخ بغداد ) ( ابن خلکان ) ( روضات ) ( ریحانة الادب ). قطرب معلم فرزندان ابودلف قاسم بن عیسی بود و پس از وی فرزندش حسین بن قطرب به معلمی آنان برگزیده شد. ( معجم المطبوعات از الفهرست ). او راست : 1- الارجوزة القطربیة، و این منظومه ای است در شصت واندی بیت مشتمل بر الفاظی که معانی آنها به اختلاف حرکات آنها مختلف میشود و چنین آغاز میگردد: یا مولعاًبالغضب و الهجر و التجنب. 2- المثلث در لغت ، این کتاب به کوشش استاد دیلمار در مربورگ به سال 1857 م. به چاپ رسیده و ارجوزة با شرح آن از بعض ادباء در الجزایر به سال 1325 هَ. ق. طبع شده است. 3- هذا ما قال قطرب فی کتاب ما خالف فیه الانسان البهیمیة الوحوش و صفاتها، این کتاب به کوشش استاد جابر با کتاب اسماءالوحوش اصمعی در وین به سال 1888 م. چاپ شده. ( معجم المطبوعات ).
فرهنگ عمید
۲. مصروع.
دانشنامه عمومی
تفسیر القرآن الکریم
الرد علی الملحدین فی تشابه القرآن
غریب الحدیث
النوادر
کتاب الهمزة
کتاب فعل و أفعل
الأضداد
ما خالف فیه الإنسا البهیمة
خلق الانسان
خلق الفرس
الاشتقاق
الأصوات
الصفات
کتاب القوافی
العلل فی النحو
الأزمنه
المثلث
دانشنامه اسلامی
لقب محمّد بن مستنیر، شاگرد سیبویه . او را قطرب خوانند زیرا بامدادان بر سیبویه وارد میگردید و هرگاه که سیبویه درِ خانه را می گشود وی را پشت در مشاهده میکرد و از این رو به وی گفت : ما انت الّا قطرب لیل .
زندگی نامه اجمالی قطرب
محمد بن مستنیر بن احمد بصری نحوی لغوی ، مکنّی به ابوعلی، از مشاهیر دانشمندان ادب و نحو و لغت است. وی از ادبای مجلس أبودُلَف عجلی و معلّم فرزندان وی بوده است. ادب را از سیبویه و دیگر علمای بصره فراگرفت.
آثار علمی
١ - الاصوات و الاضداد و اعراب القرآن و الرّدّ علی الملحدین و العلل فی النّحو و غریب الحدیث در شش جلد ٢ - الفرق و القوافی و المثلّثات و مجازات القرآن و معانی القرآن و النّوادر در شش جلد. ۳ - الارجوزة القطربیة ، و این منظومه ای است در شصت و اندی بیت مشتمل بر الفاظی که معانی آنها به اختلاف حرکات آنها مختلف میشود و چنین آغاز میگردد : یا مولعاً بالغضب و الهجر و التجنب ۴ - المثلث در لغت، این کتاب به کوشش استاد دیلمار در مربورگ به سال ١٨٥٧ م به چاپ رسیده و ارجوزة با شرح آن از بعض ادباء در الجزایر به سال ١٣٢٥ ه.ق طبع شده است ۵ - هذا ما قال قطرب فی کتاب ما خالف فیه الانسان البهیمیة الوحوش و صفاتها، این کتاب به کوشش استاد جابر با کتاب اسماء الوحوش اصمعی در وین به سال ١٨٨٨ م چاپ شده است.
رحلت قطرب
...