(کَ تَ بَ ) (ص . ) پرخور، تنبل .
کتنبر
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
کتنبر. [ ک َ تَم ْ ب َ ] ( ص ) کتنبل. مردم کاهل و لندی و شکم پرست و پرخور باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). کاهلی بود بسیارخوار. ( اوبهی ). تنبل. ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
۱. پر خور.
۲. تنبل.
۲. تنبل.
کلمات دیگر: