۱ - ( صفت ) کوفته و ریزه ریزه کردن ۲ - نان خشک نرم ساییده .
فتیت
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(فَ ) [ ع . ] ۱ - (ص . ) کوفته و ریزه ریزه کرده . ۲ - نان خشک نرم ساییده .
لغت نامه دهخدا
فتیت. [ ف َ ] ( ع ص ، اِ ) کوفته و ریزه ریزه کرده. ( منتهی الارب ). فَتوت. ( اقرب الموارد ). || نان ریزه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). نان خشک است که بسیار نرم ساییده باشند و مستعمل آن از نان گندم است. قلیل الغذا و مخفِّف رطوبت معده و مولد ریاح و سواد و دیرهضم و مضر احشای ضعیفه است و کهنه او بسیار زبون تر و مورث قولنج و مسدّد، و مصلحش شکر است. ( تحفه حکیم مؤمن ). نان فتیر است که فتیت نیز نامند، و فتیت هر چیزی را نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فَتوت شود.
فتیة. [ ف ِت ْ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ فتی.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به فَتی ̍ شود.
فتیة. [ ف َ تی ی َ ] ( ع ص ) مؤنث فَتّی. ج ، فِتاء، افتاء. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
فتیة. [ ف ِت ْ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ فتی.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به فَتی ̍ شود.
فتیة. [ ف َ تی ی َ ] ( ع ص ) مؤنث فَتّی. ج ، فِتاء، افتاء. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
فتیت . [ ف َ ] (ع ص ، اِ) کوفته و ریزه ریزه کرده . (منتهی الارب ). فَتوت . (اقرب الموارد). || نان ریزه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نان خشک است که بسیار نرم ساییده باشند و مستعمل آن از نان گندم است . قلیل الغذا و مخفِّف رطوبت معده و مولد ریاح و سواد و دیرهضم و مضر احشای ضعیفه است و کهنه ٔ او بسیار زبون تر و مورث قولنج و مسدّد، و مصلحش شکر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). نان فتیر است که فتیت نیز نامند، و فتیت هر چیزی را نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فَتوت شود.
کلمات دیگر: