کامن. [ م ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از کمون بمعنی پوشیده شدن.پنهان. پوشیده شونده. ( از فرهنگ نظام ) ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : شکر و شکایت و توقع والتماس که از جانبین در ضمایر و سرائر کامن است بمشافهه بمسامع یکدیگر رسانید. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
فایده هر ظاهری خود باطن است
همچو نفع اندر دواها کامن است.
مولوی.