کپ:دهان، درون دهان، لپ، آکب و آکپ هم گفته شده
( اسم ) ۱ - اندرون دهان گرد دهان از جانب درون . ۲ - دهان .
گیاه تلخ و شور مزه
( اسم ) ۱ - اندرون دهان گرد دهان از جانب درون . ۲ - دهان .
گیاه تلخ و شور مزه
مولوی (از آنندراج ).
کب . [ ک َب ب ] (ع مص ) بر روی درافکندن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): کب اﷲ عدوه ؛ بر روی افگناد خدای دشمن او را. (ناظم الاطباء). || برگردانیدن . || گران شدن . || آتش افروختن . || گروهه گردانیدن رشته را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دست و پای شتر را زدن . (با شمشیر و مانند آن ) (از اقرب الموارد).
کب . [ ک ُب ب ] (ع اِ) گیاه تلخ و شورمزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
حصیر