( مصدر ) تندرفتن تیز شتافتن : رهی به پیش خود اندر گرفت و گرم براند بزیر رایت منصور لشکری جرار . ( فرخی )
گرم راندن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(گَ. دَ ) (مص ل . ) تاختن ، چهارنعل رفتن .
لغت نامه دهخدا
گرم راندن. [ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) تند راندن. سریع رفتن :
رهی به پیش خود اندرگرفت و گرم براند
به زیر رایت منصور لشکری جرار.
رهی به پیش خود اندرگرفت و گرم براند
به زیر رایت منصور لشکری جرار.
فرخی.
پیشنهاد کاربران
گرم راندن : تند رفتن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص314 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص314 ) .
کلمات دیگر: