سراب
کتیر
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(کَ تِ ) (اِ. ) شوره زار.
لغت نامه دهخدا
کتیر. [ ک َ / ک ُ ] ( اِ ) سراب یعنی زمین شورستان که سپید نماید و در او نبات رسته نبود و از دور مانند آب نماید. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). سرآب ( فرهنگ جهانگیری ). شوره زمینی باشد که در صحراها از دور مانند آب نماید. ( برهان ). سرآب و به بای موحده است مرادف کویر نه به تاء. ( فرهنگ رشیدی ). سرآب و شوره زمینی که از دور آب نماید. ( ناظم الاطباء ) :
چون زمین کتیر کو از دور
همچوآب آید و نباشد آب.
می رود عمر گرامی همچو تیر.
چون زمین کتیر کو از دور
همچوآب آید و نباشد آب.
منطقی.
در نظر آمد جهان مثل کتیرمی رود عمر گرامی همچو تیر.
حکیم فرزدق ( از فرهنگ جهانگیری ).
|| زمین شوره. ( برهان ). زمین شوره و بی ثمر. ( ناظم الاطباء ). کتیم. رجوع به کتیم شود. || نوعی از قماش. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).فرهنگ عمید
زمین شوره، شوره زار، سراب: چون زمین کتیر کاو از دور / همچو آب آید و نباشد آب (منطقی: شاعران بی دیوان: ۲۰۰ ).
دانشنامه عمومی
مختصات: ۳۶°۲۲′۳۸″ شمالی ۵۱°۱۵′۱″ شرقی / ۳۶٫۳۷۷۲۲°شمالی ۵۱٫۲۵۰۲۸°شرقی / 36.37722; 51.25028
کتیر، روستایی است از توابع بخش کلاردشت شهرستان چالوس در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان کوهستان (چالوس) قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴ نفر (۱۱خانوار) بوده است.اما در حال حاضر تیرماه ۱۳۹۴ بالغ بر ۵۰ نفر جمعیت دارد.
کتیر، روستایی است از توابع بخش کلاردشت شهرستان چالوس در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان کوهستان (چالوس) قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴ نفر (۱۱خانوار) بوده است.اما در حال حاضر تیرماه ۱۳۹۴ بالغ بر ۵۰ نفر جمعیت دارد.
wiki: کتیر
گویش مازنی
/katir/ لب بالا و پایین & نام دهکده ای در ناحیه ی کلارستاق تنکابن
لب بالا و پایین
نام دهکده ای در ناحیه ی کلارستاق تنکابن
کلمات دیگر: