دهی از شهرستان بیرجند
مرقن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مرقن. [ م ُ رَق ْ ق ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ترقین. رجوع به ترقین شود. || کاتب و نویسنده. مرقم. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مرقم شود.
مرقن. [ م َ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 46هزارگزی جنوب شرقی درمیان و 6هزارگزی جنوب شرقی دستگرد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شلغم و چغندر و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
مرقن. [ م َ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 46هزارگزی جنوب شرقی درمیان و 6هزارگزی جنوب شرقی دستگرد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شلغم و چغندر و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
مرقن . [ م َ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 46هزارگزی جنوب شرقی درمیان و 6هزارگزی جنوب شرقی دستگرد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شلغم و چغندر و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
مرقن . [ م ُ رَق ْ ق ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ترقین . رجوع به ترقین شود. || کاتب و نویسنده . مرقم . (از اقرب الموارد). و رجوع به مرقم شود.
کلمات دیگر: