stingy, mean, close-fisted
ژکور
فارسی به انگلیسی
miser, miserly, niggard, niggardly, parsimonious, tight, tightfisted
فرهنگ فارسی
۱ - بخیل خسیس سفله . ۲ - پیچیده . ۳ - دزد قطاع الطریق .
نام دانشمند فرانسوی و یکی از نویسندگان دائره المعارف . مولد پاریس بسال ۱۷٠۴ و وفات بسال ۱۷۷۹ میلادی .
نام دانشمند فرانسوی و یکی از نویسندگان دائره المعارف . مولد پاریس بسال ۱۷٠۴ و وفات بسال ۱۷۷۹ میلادی .
(قدیمی) خسیس
فرهنگ معین
(ژَ ) (ص . ) ۱ - بخیل . ۲ - دزد.
لغت نامه دهخدا
ژکور. [ ژَ ] ( ص ) زُفت و بخیل و دون بود. ( لغت نامه اسدی ). سفله و دون همت باشد. ( لغت نامه اسدی نسخه نخجوانی ) . ممسک. فرومایه.پست. خسیس. ( برهان ). رجوع به زکور شود :
چرخ فلک هرگز پیدا نکرد
چون تو یکی سفله و دون و ژکور
خواجه ابوالقاسم از ننگ تو
برنکند سر به قیامت ز گور.
از آنکه سخت عزیز است و اوست سخت ژکور.
وگر می ننوشم نه تائب ژکورم.
که سال سفله و زفت و بخیل و سخت ژکور ( کذا ).
ژکور. [ ژُ ] ( اِخ ) آرنه فرانسوا مارکی. نام سیاستمدار فرانسوی. مولد تورنان ( سِن -اِ-مارن ) بسال 1757 و وفات در پرسله ( سن -اِ-مارن ) بسال 1852 م.
ژکور. [ ژُ ] ( اِخ ) لوئی شوالیه دو. نام دانشمند فرانسوی و یکی از نویسندگان دائرةالمعارف. مولد پاریس بسال 1704 و وفات بسال 1779 م.
چرخ فلک هرگز پیدا نکرد
چون تو یکی سفله و دون و ژکور
خواجه ابوالقاسم از ننگ تو
برنکند سر به قیامت ز گور.
رودکی.
زمانه مدح تو را جاودان همی دارداز آنکه سخت عزیز است و اوست سخت ژکور.
لامعی جرجانی.
اگر زرنگیرم نه زاهد خسیسم وگر می ننوشم نه تائب ژکورم.
سنائی.
بوهم هیچ حکیمی نبود از این حکمت که سال سفله و زفت و بخیل و سخت ژکور ( کذا ).
سوزنی ( از جهانگیری ).
|| دزد. ( صحاح الفرس ) ( برهان ). راهزن. قطاع الطریق. ( برهان ). || پیچیده. || گرفته. ( برهان ).ژکور. [ ژُ ] ( اِخ ) آرنه فرانسوا مارکی. نام سیاستمدار فرانسوی. مولد تورنان ( سِن -اِ-مارن ) بسال 1757 و وفات در پرسله ( سن -اِ-مارن ) بسال 1852 م.
ژکور. [ ژُ ] ( اِخ ) لوئی شوالیه دو. نام دانشمند فرانسوی و یکی از نویسندگان دائرةالمعارف. مولد پاریس بسال 1704 و وفات بسال 1779 م.
ژکور. [ ژَ ] (ص ) زُفت و بخیل و دون بود. (لغت نامه ٔ اسدی ). سفله و دون همت باشد. (لغت نامه ٔ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ) . ممسک . فرومایه .پست . خسیس . (برهان ). رجوع به زکور شود :
چرخ فلک هرگز پیدا نکرد
چون تو یکی سفله و دون و ژکور
خواجه ابوالقاسم از ننگ تو
برنکند سر به قیامت ز گور.
زمانه مدح تو را جاودان همی دارد
از آنکه سخت عزیز است و اوست سخت ژکور.
اگر زرنگیرم نه زاهد خسیسم
وگر می ننوشم نه تائب ژکورم .
بوهم هیچ حکیمی نبود از این حکمت
که سال سفله و زفت و بخیل و سخت ژکور (کذا).
|| دزد. (صحاح الفرس ) (برهان ). راهزن . قطاع الطریق . (برهان ). || پیچیده . || گرفته . (برهان ).
چرخ فلک هرگز پیدا نکرد
چون تو یکی سفله و دون و ژکور
خواجه ابوالقاسم از ننگ تو
برنکند سر به قیامت ز گور.
رودکی .
زمانه مدح تو را جاودان همی دارد
از آنکه سخت عزیز است و اوست سخت ژکور.
لامعی جرجانی .
اگر زرنگیرم نه زاهد خسیسم
وگر می ننوشم نه تائب ژکورم .
سنائی .
بوهم هیچ حکیمی نبود از این حکمت
که سال سفله و زفت و بخیل و سخت ژکور (کذا).
سوزنی (از جهانگیری ).
|| دزد. (صحاح الفرس ) (برهان ). راهزن . قطاع الطریق . (برهان ). || پیچیده . || گرفته . (برهان ).
ژکور. [ ژُ ] (اِخ ) آرنه فرانسوا مارکی . نام سیاستمدار فرانسوی . مولد تورنان (سِن -اِ-مارن ) بسال 1757 و وفات در پرسله (سن -اِ-مارن ) بسال 1852 م .
ژکور. [ ژُ ] (اِخ ) لوئی شوالیه دو. نام دانشمند فرانسوی و یکی از نویسندگان دائرةالمعارف . مولد پاریس بسال 1704 و وفات بسال 1779 م .
فرهنگ عمید
= ژگور: چرخ فلک هرگز پیدا نکرد / چون تو یکی سفلهٴ دون و ژکور (رودکی: ۵۰۲ ).
پیشنهاد کاربران
ناکس
کلمات دیگر: