شروع بازي شطرنج , از دست دادن يکي دو پياده در برابر تحصيل امتيازاتي , بذله , موضوع بحث , مانور , تمرين نظامي
مناوره
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
مناورة. [ م ُ وَ رَ ] (ع مص ) با هم دشنام دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
( مناورة ) مناورة. [ م ُ وَ رَ ] ( ع مص ) با هم دشنام دادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کلمات دیگر: