( صفت ) آنکه پهلوانان را بر زمین زند و مغلوب کند پهلوان دلیر شجاع : عنان پیچ و گرد افکن و گرز دار چومن کس نبیند بگیتی سوار .
گرداوژن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گرداوژن. [ گ ُ اَ / اُو ژَ ] ( نف مرکب ) گردافکن. پهلوان. دلیر. شجاع. رجوع به گردافکن شود.
فرهنگ عمید
دلیر، پهلوان، گردافکن.
کلمات دیگر: