کلمه جو
صفحه اصلی

گربک

لغت نامه دهخدا

گربک. [ گ ُب َ ] ( اِ مصغر ) مصغر گربه. گربه کوچک :
بیاورد پس گردیه [ خواهر بهرام چوبینه ] گربکی
که پیدا نبد گربه از کودکی.
فردوسی.

فرهنگ عمید

= گربه

گربه#NAME?



کلمات دیگر: