کلمه جو
صفحه اصلی

گردشکن

فرهنگ فارسی

( اسم ) شکستگی استخوان که تماما از هم جدا شود نه بدرازا و اریب .

لغت نامه دهخدا

گردشکن. [ گ ِ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) شکستگی استخوان که بالتمام از یکدیگر جدا شود نه به درازا و وریب.

فرهنگ عمید

استخوانی که کاملاً شکسته و از جای اصلی خود جدا شده باشد.


کلمات دیگر: