عجایز. [ ع َ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) عجائز. پیره زنان : و مال ایتام و عجایز چون شیر مادر حلال دانند. ( مجالس سعدی ص 26 ). رجوع به عجائز شود.
عجائز. [ ع َ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عجوز. زنان پیر. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). عجایز. رجوع به عجوز شود.