فراوانی غلات و اجناس در ظرف سال مقابل تنگ سالی قحط سالی .
فراخ سالی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فراخسالی. [ ف َ ] ( حامص مرکب ) مقابل تنگسالی و قحطسالی. فراخ سال : قحطسالی به فراخسالی مبدل گشت به برکت وجود دانیال. ( ترجمه تاریخ قم ص 296 ). رجوع به فراخسال شود.
فرهنگ عمید
فراوانی و ارزانی خواربار در سال.
کلمات دیگر: