کلمه جو
صفحه اصلی

غلائل

لغت نامه دهخدا

غلائل. [ غ َ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غَلیلَة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به غَلیلَة شود.

غلائل. [ غ ُ ءِ ] ( اِخ ) شهری از شهرهای خزاعة. ( منتهی الارب ). از بلاد خزاعه در حجاز است. ( از معجم البلدان ) ( تاج العروس ).

غلائل . [ غ َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ غَلیلَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) . رجوع به غَلیلَة شود.


غلائل . [ غ ُ ءِ ] (اِخ ) شهری از شهرهای خزاعة. (منتهی الارب ). از بلاد خزاعه در حجاز است . (از معجم البلدان ) (تاج العروس ).


فرهنگ عمید

= غِلاله

غِلاله#NAME?



کلمات دیگر: