۱ - ( مصدر ) بستن شتران بر نسقی واحد و پشت سر هم ۲ - دردی که از جوشاندن قند سفید به دست آید : ( قناد ) ... ششم کرت بجوشانند ( قند سفید را ) دردی ماند که آن را قطاره خوانند بغایت سیاه و کدر بود .
چکیده از خون و جز آن . چکیده هر چیزی یا آب اندک .
چکیده از خون و جز آن . چکیده هر چیزی یا آب اندک .