کاسه گاه. [ س َ / س ِ ] ( اِ مرکب ) نقاره خانه را گویند، چه کاسه بمعنی نقاره هم آمده است. ( برهان ).
شاه بنظاره آن کاسه گاه
گرم ترک راند فرس را براه.
شاه بنظاره آن کاسه گاه
گرم ترک راند فرس را براه.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
|| جائی که نوبت شهریاران زنند. || ساقی راهم میگویند. ( برهان ). || کنایه از آسمان است. ( برهان ).