گزافکار
فارسی به انگلیسی
extravagant, extreme, indulgent, extreme
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه در کاری افراط کند مفرط : و حصیری هر چند مردیست گز افکار و گز افگویاما پیر است و حق خدمت قدیم دارد ۲ - اسراف کننده مسرف .
لغت نامه دهخدا
گزافکار. [ گ ُ / گ ِ / گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه در کاری افراط و مبالغه کند. مفرط : و حصیری هرچند مردی است گزافکار و گزافگوی اما پیر است و حق خدمت قدیم دارد. ( تاریخ بیهقی ).
من خواستم آنچه یافت آن ماه
این بخت گزافکار بینند.
من خواستم آنچه یافت آن ماه
این بخت گزافکار بینند.
نظامی.
و رجوع به گزافه کار شود.فرهنگ عمید
آن که در کاری افراط کند، افراط کار، افراط کننده.
کلمات دیگر: