کاردیا. ( اِخ ) نام شهری در بیزانس که بحریه ایران در زمان داریوش بزرگ بقول هرودت بجز آن سایر شهرها را گرفته و خراب کرد. ( ایران باستان ،چ 1 ص 656 ).
کاردیا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
منفذی در ناحیۀ بالایی معده که به مری متصل می شود، فم المعده.
پیشنهاد کاربران
کاردیا به معنی وابسته به دل هم هست .
دریچه یا ماهیچه انتهای مری
کلمات دیگر: