۱ - آنکه کند حرکت کند دیررو دیر جنب مقابل سبک سیر : دو سنگ است بالا و زیر آسیا را گران سیر زیر و سبک سیر بالا . ( خاقانی ) ۲ - دیر نفوذ کننده بطئ التاثیر : کوشش جان برنیاید با گرانیهای جسم آب در آهن گران سیر است چون آهن در آب . ( صائب )
گران سیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گران سیر. [ گ ِ س َ / س ِ ] ( ص مرکب ) آنکه سیر او بدیر بود. ( آنندراج ). کندرو. دیررو. آهسته رو :
نقرس گرفته پای گران سیرش
اصلع شده دماغ سبکسارش.
گران سیر زیر و سبک سیر بالا.
کوشش جان برنیاید با گرانیهای جسم
آب در آهن گران سیر است چون آهن در آب.
نقرس گرفته پای گران سیرش
اصلع شده دماغ سبکسارش.
خاقانی.
دو سنگ است بالا و زیر آسیا راگران سیر زیر و سبک سیر بالا.
خاقانی.
|| دیرنفوذکننده. به کندی نفوذکننده. بطی ءالتأثر : کوشش جان برنیاید با گرانیهای جسم
آب در آهن گران سیر است چون آهن در آب.
صائب ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
آن که کند حرکت کند، کندرو: دو سنگ است بالا و زیر آسیا را / گران سیر زیر و سبک رو به بالا (خاقانی: ۸۱۵ ).
کلمات دیگر: