گران خیز. [ گ ِ ] ( نف مرکب ) به معنی گران پای. ( آنندراج ). دیربلندشونده و سخت از جای برخیزنده :
اگرچه شیرپیکر بود پرویز
ملک بود و ملک باشد گران خیز.
میرسد خوابی که بیداری فراموشت شود.
اگرچه شیرپیکر بود پرویز
ملک بود و ملک باشد گران خیز.
نظامی.
از گران خیزان خواب صبح فصل گل مباش میرسد خوابی که بیداری فراموشت شود.
رضی دانش ( از آنندراج ).