کلمه جو
صفحه اصلی

دای

فرهنگ فارسی

دیوارگلی، چینه دیوار، هرچینه وطبقه ازدیوارگلی، بیماری، مرض، علت، اوائ جمع
( اسم ) هر چینه ورده و مرتبه از دیوار گلی داو .
مهره های پشت

فرهنگ معین

(اِ. ) هر چینه و طبقه از دیوار گلی .

لغت نامه دهخدا

دای. ( اِ ) هر چینه و رده و مرتبه را گویند از دیوار گلی. هر رده چینه و مهره دیوار گلی. داو. ( برهان ). چینه ، یعنی مرتبه ای از مراتب دیواری که از گل سازند. ( آنندراج ) :
هرچه بدان خانه نوآیین بود
خشت پسین دای نخستین بود.
نظامی.
پی دیوار ایمان بود کارش
ولی شد چاردای از چاریارش.
جامی.

دای. ( اِ ) زنی که بچه را بشیر خود بپرورد. ( آنندراج ). رجوع به دایه شود.

دای. ( اِخ ) لقب بیگ یا امیر الجزایر ( پیش از جمهوری شدن آن کشور ).

دأی. [ دَءْی ْ ] ( ع مص ) فریفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). دأو. فریب کردن. ( منتهی الارب ).

دأی. [ دَءْی ْ ] ( ع اِ ) دَئی. دِئی. دَءْی. مهره های پشت. || میان دو شانه ستور. || غضروفهای سینه ستور یا ضلوعش در محل تلاقیشان و محل تلاقی پهلو. ج ، دأیات. ( منتهی الارب ).

دای . (اِ) زنی که بچه را بشیر خود بپرورد. (آنندراج ). رجوع به دایه شود.


دای . (اِ) هر چینه و رده و مرتبه را گویند از دیوار گلی . هر رده ٔ چینه و مهره ٔ دیوار گلی . داو. (برهان ). چینه ، یعنی مرتبه ای از مراتب دیواری که از گل سازند. (آنندراج ) :
هرچه بدان خانه نوآیین بود
خشت پسین دای نخستین بود.

نظامی .


پی دیوار ایمان بود کارش
ولی شد چاردای از چاریارش .

جامی .



دای . (اِخ ) لقب بیگ یا امیر الجزایر (پیش از جمهوری شدن آن کشور).


فرهنگ عمید

هر چینه و طبقه از دیوار گلی.

دانشنامه عمومی

چینۀ دیوار.


کُرّه اسب دو ساله است که هنوز آموزش سواری نیاموخته است . ضمنا به یکساله آن دایچه گفته می شود


دای (مدار مجتمع). در مبحث مربوط به مدارهای مجتمع، دای (انگلیسی: Die) یک سطح از ماده ای نیمه رسانا است، که مدار بر روی آن ساخته می شود. معمولاً مدارهای مجتمع در بچ های بزرگ و بر روی یک ویفر تنها از جنس سیلیکون گرید الکترونیک و توسط روش هایی مانند فوتولیتوگرافی ساخته می شوند. ویفر به قسمت های زیادی برش داده می شود (دایس می شود) که هر قسمت یک کپی از مدار است. به هر کدام از این قسمت ها یک "دای" گفته می شود.

پیشنهاد کاربران

تجمع نمودن و انباشت شدن

دای/دایِ/دی/دا =مادر
پیوند دهنده آسمانی
خدای مادر

دای ( Day ) :در زبان ترکی یعنی کره اسبی که یک سالش تمام شده باشد
دای ( Dye ) : در زبان انگلیسی یعنی رنگ، رنگ کردن


کلمات دیگر: