از اعلام است
غزالهالضحی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( غزالةالضحی ) غزالةالضحی. [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُ حا ] ( ع اِ مرکب ) اول ضحی ، یابعد منبسط و روشن شدن آفتاب. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). اول الضحی و قیل بُعَید ما تنبسط الشمس و تضحی. غزالات الضحی. ( اقرب الموارد ). || از اول چاشت تا خمس روز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اول الضحی الی مضی خمس النهار. غزالاةالضحی. ( اقرب الموارد ).
غزالةالضحی. [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُحا ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
غزالةالضحی. [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُحا ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
غزالةالضحی . [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُ حا ] (ع اِ مرکب ) اول ضحی ، یابعد منبسط و روشن شدن آفتاب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). اول الضحی و قیل بُعَید ما تنبسط الشمس و تضحی . غزالات الضحی . (اقرب الموارد). || از اول چاشت تا خمس روز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). اول الضحی الی مضی خمس النهار. غزالاةالضحی . (اقرب الموارد).
غزالةالضحی . [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُحا ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
فرهنگ عمید
( غزالةالضحی ) اول روز، اول چاشتگاه.
اول روز؛ اول چاشتگاه.
کلمات دیگر: