( اسم ) حلوایی است که از مغز بادام و پسته و گرد کان و کنجد و امثال آن پزند : [ ور همه زندگان ترینه شوند تو کبیتای کنجدین منی ] . ( طیان ) توضیح کبیتا حلوا جوزی است که مردم بشرویه آنرا حلوای مغزی میگویند و از شیر. انگور و گاهی از شکر تنها و یا با شیر. انگور میسازند بدین صورت که شیر. انگور یا شکر در آب حل شده را در دیگ چدنی میریزند و با آتش کم بجوش میاورند و چوبک کوفته و سفید. تخم مرغ را با شاخ. خرما آن قدر میزنند تا بصورت کف در آید و بتدریج آنرا در دیگ چدنی و روی شیر. جوش آمده می افشانند و با چمچ. چوبین آن قدر بهم میزنند و باصطح معمولی و زر میدهند که سفید شود و بقوام آید . آنگاه بسر قاشق پاره ای بر میدارند و در هوای سرد نگاه میدارند و سر انگشت بر آن میزنند . اگر ریز ریز شد عمت آنست که بقوام آمده و رسیدهاست و گرنه باز هم میزنند تا شکننده شود و پس از آن حلوا را در سینی میریزند و قرصهایی از آن میسازند و گاه با کنجد و مغز بادام و جوز و پسته مخلوط میکنند و مردم طبس و بشرویه آن قسم را که از شیر. انگور تنهاست [ حلوا مغزی ] مینامند و قسمی را که با شکر آمیخته است [ حلوا تق تقو ] میگویند . وز محشری قبیطی را به [ پر گینج سپید ] و [ بر گنج ] تفسیر کرده است و عموم لغویین آنرا معادل [ ناطف ] گرفته اند و مولف بحر الجواهر طرز ساختن ناطف را بیان کرده است و گفت. او موافق است با آنچه در پختن حلوا مغزی معمولست ( فروزانفر ) مرحوم قزوینی نیز در کبیتا و قبیطی و ناطف را همان حلوا ی مغزی دانسته است .
به سریانی جبن است
به سریانی جبن است