فرامشکار. [ ف َ م ُ ] ( ص مرکب ) آنکه فراموش کند. ( آنندراج ). فراموشکار. فرامشتکار :
چو از شکرش فرامشکار گردیم
بمالد گوش تا بیدار گردیم.
چو از شکرش فرامشکار گردیم
بمالد گوش تا بیدار گردیم.
نظامی.
و رجوع به فرامش و فرامشتکار و فراموشکار شود.فراموشکار#NAME?