دست گشاده گشاده دست
مبسوط الید
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دارای توانایی و اختیار در انجام کار.
پیشنهاد کاربران
توانایی انجام کار یا عملی
در فرهنگ عامه گاهی از عبارت «باز بودن دست» به همین معنا استفاده می شود
در فرهنگ عامه گاهی از عبارت «باز بودن دست» به همین معنا استفاده می شود
گشاده دست و صاحب اختیار،
کنایه از توانایی در بخشش و دست و دلبازی هم میاد اگر بعدش کلمه بالعطیه امد
کنایه از توانایی در بخشش و دست و دلبازی هم میاد اگر بعدش کلمه بالعطیه امد
توانایی و اختیار داشتن برای انجام کار - دست باز بودن
کلمات دیگر: