کلمه جو
صفحه اصلی

علی رضا

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: ali rezā) (عربی) از نام‌های مرکب ، ← علی و رضا .


اسم: علی رضا (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ali-rezā) (فارسی: علي‌رضا(علیرضا)) (انگلیسی: ali-reza)
معنی: ترکیب دو اسم علی و رضا ( بلند مرتبه و خشنود )، از نام های مرکب، ( علی و رضا )، مرکب از نام امام اول حضرت امیر المومنین و نام امام هشتم امام رضا، علی به معنای بلندمرتبه و رضا به معنای خوشنود است

فرهنگ فارسی

تبریزی عباسی خطاط معروف معاصر شاه عباس بزرگ ( و. حدود ۹۵۴ تا ۹۵۹ ه.ق ./ ۱٠۷۹ تا ۱٠۸۴ م . ). وی شاگرد علی بیگ تبریزی است و از تبریز بقزوین رفت و در مسجد جامع آنجا اقامت کرد و بکتابت اشتغال ورزید . کتابه های مسجد جامع بخط اوست . وی در ثلث نسخ و نستعلیق مهارت داشت و در خط اخیر بی نظیر بود . او دو سال در ملازمت فرهاد خان از امرای عهد بود وهمراه او بخراسان و مازندران رفت و سپس شاه عباس اول او را ملازم و مقرب خود ساخت . ( ۱٠٠۱ ه.ق . ) و بمنصب کتابداری مخصوص مفتخر نمود و بدو لقب شاهنواز عطا کرد . توضیح علی رضای مذکور را با رضای عباسی نباید اشتباه کرد .

لغت نامه دهخدا

علی رضا. [ ع َ ی ِ رِ ] ( اِخ ) ابن موسی الکاظم بن جعفرالصادق علیهم السلام ، مکنّی به ابوالحسن. هشتمین امام نزد شیعه امامیه. او راست : 1 - الرسالةالذهبیة فی حفظ صحةالمزاج و تدبیره بالاغذیة و الاشربة و الادویة، که آن را برای مأمون عباسی تألیف کرده است. 2 - مسند فی فضل اهل البیت. رجوع به ابوالحسن ( علی الرضا... ) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 250. فهرس المؤلفین بالظاهریة. الاعلام زرکلی ج 7 ص 178. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 876. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 668.، علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 19 هزارگزی شمال باختری سکوهه و 14 هزارگزی باختر راه شوسه زاهدان به زابل. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای گرم و معتدل و 160 تن سکنه. آب آن از رودخانه هیرمند تأمین می شود و محصول آن غلات و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم مغنیساوی رومی حنفی ، مشهور به اولیازاده. فقیه و عالم فرایض بود و به سال 1301 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1 - رسالةالامتحان. 2- رسالةالفرائض. 3 - ملجاءالمفتین فی الفتاوی ، در چهار جلد. ( از معجم المؤلفین بنقل از هدیةالعارفین ج 1 ص 777 ).

علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) ابن حسین بن سلیمان اسپارته ای رومی حنفی ، مشهور به وصفی. وی ادیب و از کتّاب شورای دولتی بود و در سال 1314 هَ. ق. درگذشت. او راست : حسن التوسل فی النهار و اللیل. ( از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 403 ).

علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) ابن حسین اردکانی شیرازی ، مشهور به تجلی. عالم و ادیب و شاعر و منطقی بود و بسال 1085 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1 - حاشیه بر حاشیه مولی عبداﷲ، در منطق. 2- رساله ای در منع نماز جمعه در زمان غیبت. 3 - سفینةالنجاة. ( از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعة ج 41 ص 254. هدیةالعارفین ج 1 ص 760. فوائدالرضویه عباس قمی ج 1 ص 301 ). رجوع به تجلی و الذریعه ج 9 ص 167 شود.

علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) ابن رئیس حسین رویدشتی اصفهانی. رجوع به علیرضا اصفهانی شود.

علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحد ذوقی ، متخلص به آگاه. رجوع به علیرضا آگاه شود.

علیرضا. [ ع َ رِ ] ( اِخ ) ابن طالب هندی پیشاوری. حکیم بود و در نظم سخن نیز دست داشت. و در حدود سال 1290 هَ. ق. در قید حیات بود. او راست : 1 - رمزة المیزان ، که منظومه ای است در علم منطق. 2 - منظومه ای درباره طبیعیات. ( از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعة ج 41 ص 275 ).

دانشنامه عمومی

علیرضا /æli: ɾeˈzɒ:/ یک نام پسرانه با ریشهٔ عربی و نامی رایج در جهان اسلام است.
علیرضا مرندی، فیزیک دان ایرانی
علیرضا اکبرپور، بازیکن فوتبال ایرانی
علیرضا عسگری، سرتیپ بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاون وزیر دفاع ایران و عضو هیئت دولت محمد خاتمی که در ترکیه ناپدید شد
علیرضا عصار، خوانندهٔ پاپ ایرانی
علیرضا افتخاری، خوانندهٔ پاپ ایرانی
علیرضا قربانی، موسیقی دان ایرانی
علیرضا خمسه، بازیگر ایرانی
علیرضا زمانی، عنکبوت شناس ایرانی
علیرضا منصوریان، بازیکن فوتبال ایرانی
علیرضا مشایخی، آهنگساز ایرانی
علیرضا واحدی نیکبخت، بازیکن فوتبال ایرانی
علیرضا نوری زاده، روزنامه نگار، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه و رئیس «مرکز مطالعات عربی ایرانی» در لندن
علیرضا پهلوی(یکم)، پسر رضا شاه و برادر محمدرضا پهلوی
علیرضا پهلوی (دوم)،نوه رضا شاه و پسر محمدرضاشاه پهلوی
علیرضا رضایی، کشتی گیر ایرانی و دارنده نشان نقره المپیک
علیرضا سلیمانی، قهرمان سنگین وزن کشتی آزاد جهان
علیرضا نادی، بازیکن تیم ملی والیبال جمهوری اسلامی ایران
علیرضا حقیقی، دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران
علیرضا بیرانوند، دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران
علیرضا جهانبخش، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران
علیرضا فغانی، داور بینالمللی اهل ایران
افراد شاخص با این نام از این قرارند:

علیرضا (ابهام زدایی). علیرضا یک نام کوچک است.
علیرضا (دلفان)
علیرضا (زابل)
علیرضا همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

علیرضا (دلفان). علیرضا (دلفان)، روستایی از توابع بخش کاکاوند شهرستان دلفان در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان ایتیوند جنوبی قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

علیرضا (زابل). علیرضا (زابل)، روستایی از توابع بخش شیب آب شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان کوه خواجه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۵ نفر (۱۲خانوار) بوده است.

علیرضا (کتاب). علیرضا کتابی است که توسط آریان گلمکانی در سال ۲۰۱۲ به زبان انگلیسی (solacers- تسکین ها) نوشته شد و به چاپ رسید و در سال ۱۳۹۲ توسط شادی حامدی به فارسی و توسط تانیا سلتزر به آلمانی ترجمه شد.
Print paperback
سبک نوشتاری کتاب شرح حال است که به صورت شخص اول روایت می کند. در واقع کتاب شرح حال خود نویسنده است که در دهه چهل و قبل از انقلاب بیشتر در ایران زندگی می کرد.
کتاب در سال ۲۰۱۲ برنده جایزه ویلیام سارویان برای نویسندگان دانشگاه استنفورد آمریکا شد.

پیشنهاد کاربران

بلند مرتبه و خشنود

بلند مرتبه راضی

بلند مرتبه و خوشنود محترم

رضایت دهنده راضی

بلند مرتبه رستگار ( راضی )

علیرضا ب معنی راضی و خشنود
خیلی اسم زیبایی هستش

والای خوشنود

بلند مرتبه خشنود

خشنود

یعنی بزرگ و رعوف. معنی اصلیش اینه.

علیرضا به معنایه بلندمرتبه ترین رضایت


به معنی ابر قدرت مهربان

علیرضا یعنی امیدبخش یه جامعه

بلند مرتبه و بزرک
گوار و اسم دو امام است

به معنی بلند مرتبه



بزرگترین بخشنده


بلند مرتبه ی خوشنود

مغرور. باهوش. خاص.

بلند مرتبه

چون که علی به معنی بلند مرتبه و رضا خشنود است ترکیب این دو می شود رضایت بلند مرتبه یا همان بلند مرتبه ترین رضایت یا می توان گفت به معنی رضایت خدا است

علی به معنای اول و بزرگ مرتبه و رضا به معنای زیبا خنشنود.
علیرضا نامی است که تشکیلی از د اسم امام بزرگوارمان است
به هرحال علیرضا نام زیبایی است


بخشنده با رضایت
چطور میشود یک کلمه را عربی و یکی را فارسی ترجمه کنیم .
آنچه شما گفتید در آموزه های دین اسلام شرک محسوب میگردد ( زیرا رضایت علی ( س ) هرچند در خط پرستش الله باشدپرستش با واسطه و همان استدلال بت پرستان است ) در حالی که مردم به قصد قربت الی الله این نام را برای فرزندان خود انتخاب میکنند . و علیرغم اهمیت و ارزش والای امام هیچ یک از مذاهب اسلامی قایل به پرستش و عبودیت حضرت نیست .

معنی ای که در بخش معنی اسامی برای اسم �علیرضا� گذاشته شده است، نادرست است. زیرا هر کسی که نامش علیرضا باشد دلیل بر این نیست که حضرت علی ( ع ) حتماً از او راضی است.


بلند مرتبه ی راضی

یعنی بلندمرتبه

بلند مرتبه بخشنده

یعنی نفس مهربون یعنی زندگی مادر

علی به عنوان اول اولویت
رضا به عنوان والا و بسیار مهربان

مهربان و دلسوز

بخشنده
رستگار
کسی که امام علی از او راضی است 😀😀😊😊

بزرگوار خشنود

بلند مرتبه، باهوش، مغرور

به معنای بلند مرتبه و خشنود

بزرگ و بخشنده

ترکیب دو اسم امام اول و هشتم است ک ب معنی بزرگوار و خشنود است

خشنودی والا
خرسندی برتر

یعنی با معرفت بلند مرتبه وخشنود

علیرضا یه بلند مرتبه نه مغرور

Alireza has a lot of meanings.
1 ) Alireza is a Persian name that is placed on brave and kind guys.

2 ) It also means a hard - working man failure has no meaning for him.

3 ) A great doctor, a real driver, a person that is always on top and a lovely man who always attracts cute girls.

4 ) Those who have a great and kind heart can have Reza's name and those who are brave and strong Ali's name is suitable for them so Alireza is abrave , strong and kind man. Ali and Reza separately are names of Islamic religious figures.

5 ) A dual Persian name that is equivalent to a name like John - Michael In English.

6 ) It's usually given to men that are destined for greatness.

معنی:بخشنده بزرگ


بخشنده بزرگ


علی رضا یعنی بلند مرتبه. . بزرگوار. . خشنود. . از دو اسم امام علی علیه السلام و امام رضا علیه السلام گرفته شده که ترکیب معنایه این دو اسم زیبا میشه بلند مرتبه ترین رضایت

علیرۻا نامی جاودان و آمرزنده است که از دونام سرفراز به وجود آمده است یک علی دو رضا که یکی از بهترین نام های جهان است و درحال حاضر تقریبا ۹۳۲۷۵۰ نفردرجهان بااسم علیرضا در قید حیات هستند ریشه این اسم نیز عربی است درود به همه علیرضا های جهان مخصوصا پسرخالم علیرضا جهانبخش بازیکن فوتبال ایران که تولدش امروزه

علی یعنی بلند مرتبه بزرگ ورضا از کلمه رضایت می آید یعنی خشنود راضی و علی رضا یعنی بزرگ خشنود

علیرضا مرکب به معنای علی:برتر و والا رضا:راضی اما اینکه دیدم اکثرابه خاطر نام مبارک علی ابن موسی الرضا علیه السلام گذاشتن اسمه فرزندشون رو البته ممکنه به معنی علیُ منه الرضا:علی از او راضی هم باشد

بلند مرتبه وزیبا وخوشنود

بلندمرتبه خشنود مهربان دوستداشتنی😊

علیرضا یعنی عشق بلند مرتبه

بلند مرتبه، خشنود، دنیا. . . . .

معنی اسم علی : 1 - بلند، بلند بر آمده، بلند قدر؛ 2 - بزرگ، شریف؛ 3 - توانا؛ 4 - کلان
معنی اسم رضا : 1 - رضایت، راضی، خشنود؛ 2 - ( در تصوف ) رضا این است که بنده از مشیّت حق گله نکند و نامرادی را رضای حق بداند و با روی خوش بپذیرد.
ومعنی علی رضا : بزرگ وبخشنده وبهترین اسم جهان است


علیرضا یعنی عشق


کلمات دیگر: