کلمه جو
صفحه اصلی

امنه

فرهنگ اسم ها

اسم: آمنه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: āmene) (فارسی: آمنه) (انگلیسی: amene)
معنی: ایمن، در امان، نام مادر پیامبر اسلام ( ص )، ( مؤنث آمن )، ایمن و بی خوف، در امن و امان، ( اَعلام ) [حدود پیش از هجرت] دختر وهب ابن عبد مناف ابن زهره و مادر پیامبر اسلام ( ص )، ( در اعلام ) نام مادر حضرت رسول اکرم ( ص )، نام مادر پیامبر ( ص )، مونث آمن به معنای بانوی نترس، زن دلیر، خانم استوار

فرهنگ فارسی

( آمنه ) دختر وهب بن عبد مناف زوجه عبدالله بن عبد المطلب و مادر حضرت رسول اکرم ( ص ) ٠ وی در سال ۴۸ قبل از هجرت یعنی در نه سالگی پیمبر ص ( ۵۷۷ م ٠ ) بدرود حیات گفت ٠
( اسم ) پشت. هیزم پشتوار. هیزم تود. خرمن هیزم شکافته .
ازنامهای زنان عرب ازجمله نام مادرحضرت رسول، امنه، آمن، آمه: توده هیزم، پشته هیزم، پشتواره
ابن عیسی کاتب لیث و محدث بوده

فرهنگ معین

( آمنه ) (مِ نِ یا نَ ) [ ع . ] (اِ. ) مؤنث آمِن ، نام مادر حضرت محمد(ص ).
(مَ نِ یا نَ ) (اِ. ) = امنه : پشتة هیزم ، پشتوارة هیزم ، تودة خرمن هیزم شکافته .

لغت نامه دهخدا

( آمنه ) آمنه. [م َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) اَمَنه. پشته هیزم :
از آنکه گفتم کوه خشک مرا ملک است
بخشک چوبی مالک کشید بر دارم
هزار آمَنه هیزم همه ز کوه خشک
نهاده اند در انبار و من در انبارم.
سوزنی.

آمنه. [ م ِ ن َ ] ( اِخ ) نامی است زنان عرب را و ازجمله آمنه بنت عبدالمطلب و آمنه بنت وهب بن عبدمناف زوجه عبداﷲبن عبدالمطلب مادر رسول صلوات اﷲعلیهما متوفّات 48 پیش از هجرت. و آمنه بنت ابی سفیان ، زوجه پیغامبر صلوات اﷲ علیه. و نام هفت صحابیه.
( امنة ) امنة. [ اَ م َ ن َ ] ( ع اِ ) بی بیمی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). امن ،و آن سکون قلب است. ( از اقرب الموارد ). || راستی ، ضد خیانت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) آنکه بهر کس اعتماد کند. ( از اقرب الموارد ). || دین و خلق ، گویند ما احسنک امنتک. ( از ذیل اقرب الموارد ). || ج ِ امین. ( ناظم الاطباء ) .

امنة. [ اُ م َ ن َ ] ( ع ص ) آنکه بر هر کس ایمن باشد و اعتماد کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). گویند هو امنة اذنة؛ اذا کان یأمن کل واحد و یصدق ما یسمع. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آنکه بر وی هر کس اعتمادکند در هر کاری. ( منتهی الارب ). رجل امنة؛ مردی که هر کس بر وی در هر کاری اعتماد کند. ( ناظم الاطباء ).

امنة. [ اَ م َ ن َ ] ( اِخ ) ابن عیسی. کاتب لیث و محدث بوده. ( از منتهی الارب ).
امنه.[ اَ م َ ن َ / ن ِ / اَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) توده هیزم شکافته. ( لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 158 ) ( صحاح الفرس ). پشته هیزم. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پشتواره هیزم. ( مؤید الفضلاء ). آمنه :
هیزم خواهم همی دو امنه ز جودت
جو [ چو ] دو جریب خم سیکی چون خون .
ابوالعباس ( از لغت فرس اسدی ).
هزار امنه هیزم همه ز کوه خشک
نهاده اند برانبار و من در انبارم.
سوزنی.

امنه .[ اَ م َ ن َ / ن ِ / اَ ن َ / ن ِ ] (اِ) توده ٔ هیزم شکافته . (لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 158) (صحاح الفرس ). پشته ٔ هیزم . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پشتواره ٔ هیزم . (مؤید الفضلاء). آمنه :
هیزم خواهم همی دو امنه ز جودت
جو [ چو ] دو جریب خم سیکی چون خون .

ابوالعباس (از لغت فرس اسدی ).


هزار امنه ٔ هیزم همه ز کوه خشک
نهاده اند برانبار و من در انبارم .

سوزنی .



امنة. [ اَ م َ ن َ ] (اِخ ) ابن عیسی . کاتب لیث و محدث بوده . (از منتهی الارب ).


امنة. [ اَ م َ ن َ ] (ع اِ) بی بیمی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). امن ،و آن سکون قلب است . (از اقرب الموارد). || راستی ، ضد خیانت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (ص ) آنکه بهر کس اعتماد کند. (از اقرب الموارد). || دین و خلق ، گویند ما احسنک امنتک . (از ذیل اقرب الموارد). || ج ِ امین . (ناظم الاطباء) .


امنة. [ اُ م َ ن َ ] (ع ص ) آنکه بر هر کس ایمن باشد و اعتماد کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گویند هو امنة اذنة؛ اذا کان یأمن کل واحد و یصدق ما یسمع. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آنکه بر وی هر کس اعتمادکند در هر کاری . (منتهی الارب ). رجل امنة؛ مردی که هر کس بر وی در هر کاری اعتماد کند. (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

تودۀ هیزم، پشتۀ هیزم، پشتواره.

دانشنامه عمومی

آمنه. آمنه، نامی دخترانه و عربی رایج در کشورهای اسلامی است و ممکن است به یکی از موارد زیر، نیز اشاره داشته باشد:
آمنه بنت وهب، مادر پیامبر اسلام
آمنه بنت حسین، دختر حسین بن علی ملقب به سکینه
آمنه بهرامی، قربانی اسیدپاشی در سال ۱۳۸۳
آمنه بیگم مجلسی، از زنان ایرانی دارای درجه اجتهاد و قضاوت
آمنه خانم قزوینی، شاعر و مدرس دینی
آمنه لاوال، مادری مجرد اهل نیجریه
آمنه ودود، قرآن پژوه و نویسنده

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آمنه. آمنه نام مادر گرامی پیامبر اکرم است.
آمنه دختر وهب بن عبدمناف است و مادر بزرگوارش «بِرِّه» دختر عبدالعزی بشمار می آمد. این دو بزرگوار در نسب شریف به کلاب بن مره بن کعب بن لوی می رسند و در واقع پدر و مادر آمنه دخترعمو و پسرعمو بوده، از خصلت های مشابه بهره می بردند. خاندان «بنوزهره» همواره در افتخارهای بزرگ قریش و حوادث پرشکوه مکه شریک بوده و برگ های زرینی از تاریخ مکه به نام افتخارآفرین آن ها مزین شده است.
عبدمناف، نیای سوم پیامبر اسلام، مغیره نام داشت و «قمر البطحاء» خوانده می شد. او در قلب مردم موقعیتی ویژه داشت. تاریخ نگاران درباره اش چنین می نویسند: «شعار او پرهیزگاری، دعوت به تقوا، خوش رفتاری با مردم و صله رحم بود. سقایت و میهمانداری حجاج بیت اللّه الحرام با فرزندان عبدمناف بود، و این منصب باشکوه تا زمان پیامبر به قوت خود باقی بود».
آمنه دختر «قمر البطحاء» (ماه مکه) نه تنها زیبایی چهره بلکه ویژگی هایی چون پرهیزکاری، مردم داری و... را نیز از پدر به ارث برده بود. «برّه»، مادر آمنه، نیز از خاندان شریف و بزرگوار «بنی کلاب» بوده. در نسب با وهب بن عبدمناف اشتراک دارد. مادر برّه، ام حبیبه نیز از همین نسب است. و از زیباترین جلوه «ارحام مطهره» بشمار می آید.
آن چه بیش از هر چیز آدمی را جاودانه می سازد، صفات نیک و اخلاق شایسته اوست. ویژگی های اخلاقی افراد نشان دهنده عظمت شخصیت آنان است. برجسته ترین این صفات از زبان عبدالمطلب، پیر بطحاء بیان می شود.
عبدالمطلب، قبل از خواستگاری آمنه، نزد عبدالله ، جوان برومند و زیبای بنی هاشم، آمد و چنین گفت: «پسرم آمنه دختری است از خویشان تو و در مکه مانند او دختری نیست» و سپس فرمود: «فواللّه ما فی بنات اهل مکّة مثلها لانّها محتشمةٌ فی نفسها طاهرةٌ مطهرةٌ عاقلةٌ دَیّنَةٌ؛ سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختری مثل او (آمنه) نیست. زیرا او با حیا و ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین باور است».
بینش عمیق و عفت و پاکی این بانو چنان بود که تاریخ چنین می نویسد: «او (آمنه) در آن روز، از نظر نسب و ازدواج، بافضیلت ترین دختران قریش بود».
از صفات برجسته دیگر این بانو ساده زیستی و دوری از جلوه های مادی است. به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «انّما انا ابن امرأة من قریش تأکل القدید؛ همانا من فرزند زنی از قریشم که گوشت خشکیده می خورد».

[ویکی الکتاب] آمنه. معنی أَمَنَةً: ایمن و آسوده
ریشه کلمه:
امن (۸۷۹ بار)

[ویکی فقه] آمنه (ابهام زدایی). آمنه ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آمنه بنت وهب، آمِنه، بنت وَهْب (د ۴۶ قبل از هجرت/۵۷۶م)، مادر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و محترم ترین بانوی قریش• آمنه بنت ابان، آمِنه، بنت ابان بن کلیب بن ربیعة بن عامر، از قبیلۀ بنی ابان و از زنان بلندآوازۀ دورۀ جاهلیت عربستان• آمنه بنت الهدی صدر، سیده آمنه صدر (متولد کاظمین در سال ۱۳۵۷ ق./۱۹۳۷ م.)، دختر آیت الله سیدحیدر صدر• آمنه بنت شرید، از زنان نام آور شیعی کوفه و همسر عمرو بن حَمِق خُزاعی (د ۵۰ق/۶۷۰م)• آمنه علوی اصفهانی، آمنه طباطبایی علوی، از زنان دارای اجازه روایت شیعه• آمنه قزوینی، از زنان عالمه و دارای اجازه روایت شیعه
...

[ویکی شیعه] آمنه (ابهام زدایی). آمنه ممکن است به یکی از اشخاص زیر اشاره داشته باشد:

[ویکی الکتاب] معنی أَمَنَةً: ایمن و آسوده
ریشه کلمه:
امن (۸۷۹ بار)

«أَمَنَةً» از مادّه «أمْن» به معنای ایمنی است و «نُعاس» به خواب سبک گفته می شود.

جدول کلمات

آمنه
پشته هیزم, توده هیزم

پیشنهاد کاربران

مهربان
دلسوز

آمنه یکی از اسم های برتر در اسلام است که من به اسمم افتخار می کنم

آمنه : آمنه نام مادر پیامبراسلام ( ص ) - مطمئن - مورد اعتماد - سالم _ شجاع وبدون خوف وترس.


بدون ترس الحق ک بدون ترسم

امنه یعنی مهربان، دلسوز، شجاع، قلب پاک، قوی ، باایمان
تمام کسانی که نامتان امنه است خدا پشت و پناهتان باشد😘😘😘😘


جای امن نام مادر حضرت محمد ( ص )

در امن و امان.
بی خوف و ایمن.
نام مادر گرامی پیامبر صلی الله علیه وآله.


زن شجاع

نترس شجاع ایمن✊😡

نترس و شجاع. 💪❤

روی هر زنی بیاد دلیر و مقاوم میشه. درست مثل من

زن دلیر; - )

الحق که بانوی نترس و بی خوفم . استوار خلاصه امنه ها در اوج قدرت فروتن و مظلومـاند

آمندا : هم به معنای مادردلیرواستوار ونترس وشجاع است. آمن دا
آمنه خیلی اسم زیبا وبامعنای زیبایی هم هست.
عاشق اسم آمنه وفاطمه ومهدیه ومرضیه وزهرا وحسنا هستم چون ازلحاظ ظاهرولفظ ومعنا واقعا زیبا وبامعناهستند .

معرفی آمنه امیدی نخبه ی قرآنی و. . .

آمنه : در امن وامان خدا - در پناه خدا . ایمان آورنده به خدا و هدایت شده وامین ودرستکار و راست گفتار وشجاع و صبور و مهربان ودلسوز و خیرخواه وباسیرت نیکو و خوش اخلاق و با گذشت و باایثار .

به نظر من اسم آمنه اسم بسیار زیبایی است چون معنای امن و امان امانتدار بسیار زیبا آرام لطیف پر معنا و. . . همه ی اینها تقدیم به مادر عزیزم😊😊😊

ینی مهربان ، دلسوز ، شجاع ، نترس ، قوی ، استوار ، اصلا . . . . . لیدی منه دیگه 💖

بنابر گفته دیگران مهربان دلسوز و خصوصیت اصلی پاکدامنی باحیا خوش اخلاق و میشه گف تمام خوبی ها برگرفته از این اسم هستن البته ب گفته بقیه

امنه شایدتوذهن بعضیا اسم بی کلاسی باشه ولی معنی زیبایی داره ومادرحضرت محمد ( ص ) هست زن دلیر وپاکدامن

من فکر میکنم مانند نام خود ان بخش از حالت نفسانی که مربط به جنگجو و بهشی که مربوط به مادری است بسیار قویست
و همینطور به موقع رعوف و مهربانم ولی هر گز اجازه ندادم کسی به حریم خودم و خانوادم سوء نظر داشته باشه. در مورد فرزندانم هم حامی خوبی هستم. برای دوستانم هم همیشه امن بودم

همسری مهربان دلسوز فداکارباتحمل عشق من

اسم آمنه، فاعل مصدر امن است به معنی امنیت دهنده، ایمنی بخش.

اسم های آمنه، صدیقه، فرشته، فرزانه خیلی قشنگه

آمنه به معنی اطمینان بخشیدن ، ایمن ، امنیت ، ایمان ، امینا ، مومن ، وفاداری ، ایمن بودن ، اعتمادبه نفس ، دلیر وشجاع .



یعنی: شجاع، با تحمل، نترس، قوی، باهوش، اُمید وار، دلسوز، صبور و . . .
خلاصه هرکی که اسم ( امنه ) را دارد انگار بهشت دارد 😍😡

دور گران بها

امنه یکی از اسمی های برتر در اسلام است آمن است

بیتا بهترین اسم دنیا و قشنگ ترین اسم دنیاست که من به اسم قشنگ خودم افتخار می کنم

آمنه یکی از بهترین اسمای جهان من به خودم افتخار میکنم که اسمم آمنه است آمنه یعنی دوست داشتنی شجاع با حیا امن ایمن آمنه یه قهرمان

آمنا : /āmanā/ آمنا 1 - صورت دیگر آمنه؛ 2 - امین شده؛ 3 - زن ایمان آورنده.

آمنه : /āmene/ آمنه ( عربی ) ( مؤنث آمن ) 1 - ایمن و بی خوف، در امن و امان؛ 2 - ( اَعلام ) [حدود 46 پیش از هجرت] دختر وهب ابن عبد مناف ابن زهره و مادر پیامبر اسلام ( ص ) .

آمندا : āmendā ( عربی - ایرانی ) آمِندا به معنی مادر استوار ، مادر ایمان آورنده ، مادر ایمن و بی خوف ، مادر شجاع ونترس ، مادری که امنیت و سلامتی و آرامش دارد ، مادری که آرامش خاطر دارد ، مادری که ایمنی و آرامش دارد.

امیرعلی بهترین اسم که بیشترین اسمی هست که در ثبت احوال ثبت شده

آمنه : آمنه ( مؤنث آمن ) 1 - ایمن و بی خوف، در امن و امان؛ 2 - ( اَعلام ) [حدود 46 پیش از هجرت] دختر وهب ابن عبد مناف ابن زهره و مادر پیامبر اسلام ( ص ) .

آمان : /amāne/ آمان ( عربی ) 1 - بی بیم شدن، بی ترس؛ ایمن؛ 2 - حفاظت، عنایت؛ 3 - زنهار، پناه؛ 4 - ایمنی، آرامش.

آمانه : /amāne/ آمانه ( عربی ) 1 - اطمینان و آرامش قلب.

آمنه : /āmene/ آمنه ( عربی ) ( مؤنث آمن ) 1 - ایمن و بی خوف، در امن و امان؛ 2 - ( اَعلام ) [حدود 46 پیش از هجرت] دختر وهب ابن عبد مناف ابن زهره و مادر پیامبر اسلام ( ص ) .

اسمهای آمان ، آمانه ، آمنه با همین معانی ذکر شده مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است .

آمنه : آمنه نام مادر پیامبر ( ص ) ، آمنه ( عربی ) مونث آمن به معنای بانوی نترس، بانوی دلیر ، خانم استوار .


کلمات دیگر: