کلمه جو
صفحه اصلی

درنگانه

لغت نامه دهخدا

درنگانه. [ دِ رِ ن َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فساواقع در 34 هزارگزی جنوب باختری داراب و کنار راه شوسه دارب به فسا. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

درنگانه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان داراب در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان نصروان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۷۲ نفر (۱۵۸خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

درنگانه را می توان به دو بخش تقسیم کرد اول \درنگ \و بخشی که به ان أضافه شده /انه /در که درنگ به معنای اندیشه و در واقعه می توان درنگانه را به محل اندیشه معنا کرد

در معنی لغوی وامروزی زبان فارسی ( درنگ ) ب معنی استراحت و ( انه ) ک معنی جمع دارد.
درنگانه =استراحت گاها
ب دلیل وجورد راه قدیمی. وعبور کاروان
وعبور اب چشمه درنگانه. در کنار. راه درنگانه زرین دشت لار جهرم. بندرعباس. مسافرین وکاروان ها در کنار این راه استراحت میکردند. و ب این دلیل معنی امروزی. درنگانه نام دارد


درنگانه روستایی کوچک در شهرستان داراب است که در کنار جاده داراب فسا واقع شده .
نام آن از واژه� درنگ� برگرفته شده و� انه� یک پسونده
که بعد از این نام آمده است
این روستای کوچک تقریبا هزار نفر جمعیت و 180 خانوار دارد.



کلمات دیگر: