کلمه جو
صفحه اصلی

جفنگ


مترادف جفنگ : بی اساس، بی پایه، بی ربط، بی سروته، بی معنی، بیهوده، ترهات، مزخرف، مهمل، یاوه

فارسی به انگلیسی

fib, nonsense, nonsensical, rubbishy, unconnected

فارسی به عربی

هراء

مترادف و متضاد

fudge (اسم)
سخن بی معنی وبیهوده، جفنگ

trash (اسم)
مهمل، تفاله، نخاله، اشغال، خاکروبه، جفنگ، زوائد گیاان

rigmarole (اسم)
بی معنی، چرند، جفنگ، حرف بی ربط

بی‌اساس، بی‌پایه، بی‌ربط، بی‌سروته، بی‌معنی، بیهوده، ترهات، مزخرف، مهمل، یاوه


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- بیهوده بیربط . ۲- سخن بی معنی یاوه .

فرهنگ معین

(جَ فَ )(ص . ) (عا. ) بیهوده ، بی معنی .

لغت نامه دهخدا

جفنگ. [ ج َ ف َ ] ( ص ) بیهوده. ( ناظم الاطباء ). یاوه. یافه. سخن لغو و بیهوده. مهمل. هرزه. ژاژ. لاطائل. خزعبل. کلام بی اساس و هرزه. گفته باطل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ژاژ شود.

فرهنگ عمید

۱. ناچیز.
۲. بیهوده، یاوه.
۳. (اسم ) سخن یاوه و بی معنی.

دانشنامه عمومی

جَفَنگ (jafang) یعنی فحش


جدول کلمات

ناچیز ، بیهوده ، یاوه

پیشنهاد کاربران

چرت

ناچیز

اراجیف

بیهوده

یاوه

لمپوک

هرزه


کلمات دیگر: