کلمه جو
صفحه اصلی

جرقه زدن

فارسی به انگلیسی

scintillate, spark, sparkle

فارسی به عربی

بریق , شرارة

مترادف و متضاد

spark (فعل)
خود نمایی کردن، جرقه زدن

sparkle (فعل)
چشمک زدن، جرقه زدن، تلالوء داشتن

scintillate (فعل)
برق زدن، درخشیدن، ساطع شدن، جرقه زدن

پیشنهاد کاربران

روشن شدن، روشن کردن، شروع شدن، خطور کردن، حادث شدن

اتفاق افتادن


کلمات دیگر: